خلاصة:
دعای مکارم اخلاق، بیستمین دعای کتاب صحیفة سجّادیّه، یادگار امام سجّاد(ع)، کهنترین و معتبرترین متن دعایی شیعیان است. کاستیهایی که در سلسلة اسناد این دعا وجود دارد، پرسشهایی را در صحّت انتساب دعای مکارم اخلاق به حضرت سیّدالسّاجدین(ع) پدید آورده است که در پاسخ به شبهات، راههای گوناگونی وجود دارد. در این جستار، با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی سعی شده تا پس از عرضة دعای مکارم اخلاق به قرآن کریم، انواع رابطة بینامتنی میان این دو کتاب ارزشمند واکاوی، و حدود و ثغور این تاثیرپذیری مشخّص گردد تا از این شیوه به عنوان قرینهای برای درستی انتساب این دعای شریف نشان داده شود. بر این مبنا، این پرسش مطرح است که «کارکرد آیات قرآن کریم به عنوان متن غایب در دعای مکارم اخلاق به عنوان متن حاضر چگونه بوده است و بیشترین شکل روابط بینامتنی این دو متن از چه نوع است؟ بدین منظور، ابتدا چیستی رابطة بینامتنی و انواع آن به عنوان بخش نظری پژوهش ارائه گردید و آنگاه انواع مختلف رابطة بینامتنی قرآنی، اعمّ از بینامتنی ساختاری (تطابقی و غیرتطابقی)، واژگانی و مضمونی (مفهومی) در دعای مکارم اخلاق بررسی شد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که در این دعا، بیشترین تاثیرپذیری از قرآن کریم متعلّق به رابطة بینامتنی ساختاری و بیشترین شکل روابط بینامتنی به صورت نفی متوازی است.
ملخص الجهاز:
از مهم ترین آثاری کـه در زمینـۀ روابـط بینـامتنی در ایـن نوشـتار مـورد استفاده قرار گرفته ، عبارت است از: «بینامتنیت قرآنی در صحیفه سجادیه » نوشتۀ عباس اقبالی و فاطمه حسن خانی در فصلنامۀ ادبیات و هنر دینی، «روابط بینامتنی قرآن با خطبه های نهج البلاغه » نوشتۀ سید مهدی مسبوق در دوفصلنامۀ تحقیقات علوم قرآن و حدیث دانشـگاه الهـرا(س ).
امـا مقالۀ حاضر در جایگاه خود پژوهشی جدید اسـت و چنـان کـه بیـان شـد، نگارنـدگان درصـدد هستند تا در حد توان ، ضمن بررسی گونه های مختلف روابط بینامتنی دعـای مکـارم اخـلاق بـا قرآن کریم ، همسویی و همتایی و ارتباط عمیق این دو ثقل عظـیم یعنـی مقـام عتـرت طـاهرین (قرآن ناطق ) با قرآن کریم (قرآن صـامت ) روشـن گـردد تـا بـه عنـوان قرینـه ای بـرای صـحت انتساب این دعای عظیم الشأن باشد و در بررسی که از سوی نگارندگان انجام گرفت ، نمونـه ای در این قالب یافت نشد.
* روابط بینامتنی: امام (ع ) آنچه در متن پنهان هدف و مقصود خداوند متعال از اسکان انسان در زمین است کـه همان به فعلیت رساندن انسان با انجام اعمال حسنه می باشد، در متن حاضـر از پروردگـار طلـب می نماید و خواستار آن است تا بهترین اعمال را به منصۀ ظهور رساند، بـا ایـن تفـاوت کـه واژة «عملا» را که در کلام وحی با تنوین تفخیم آمده ، با الف و لام عهد ذهنی در متن حاضر به کار برده است ؛ یعنی این مطلب در جای دیگری (متن غایب ) آمده است ، بدان رجوع کنیـد.