خلاصة:
اگر براهین اثبات هیولا تام نباشد، نمی توان وجود و عدم هیولا را ملاک تقسیم موجودات به مجرد و مادی قرار داد؛ در نتیجه برای اثبات قوه و امکان تغیر در همه مادیات و عدم امکان آن در مجردات، باید قوه، به عنوان عرضی خارج از ذات، برای مادیات، و استحاله آن، برای مجردات، با برهان عقلی به اثبات برسد. ولی چنین برهانی تا کنون از جانب فیلسوفان اقامه نشده است. بر این اساس پذیرش ثبات یا تغیر در مجردات، نیازمند بیان نقلی خواهد بود. در این نوشتار براهین اثبات هیولا مورد بررسی قرار گرفته است.
ملخص الجهاز:
ابن سینا و ارسطوئیان معتقدند که مادة اولی جوهری است جزء جسم که هیچ گونه فعلیتی از خود ندارد و حقیقت آن چیزی جز قوه و استعداد برای پذیرش صورت ها و فعلیت های جسمانی نیست .
بررسی و نقد به نظر می رسد پاسخ مذکور مشکل را حل نمی کند؛ زیرا در حقیقت سؤال این است که اگر ممکن است قوه عین فعلیت باشد، چرا در خود جسم این گونه نباشد؟ به عبارت دیگر اگر قوه و فعل متقابلان هستند و اجتماع آنها در شیء واحد محال است و این مستلزم ترکیب جسم از قوة جوهر، و جوهر بالفعل است ، چگونه این حکم عقلی درباره هیولا تخصیص می خورد، یا اگر ماده اولی تخصصا از این حکم خارج است ، دلیل خروج آن از این حکم بیان نشده است .
آیا مفهوم هیولا میتواند یک مفهوم جوهری و مستقل باشد؟ برخی گفته اند قبول یا قابلیت سایر اشیا اگرچه میتواند صفت شیء باشد، ولی نمیتواند مقوم ذات موجود باشد؛ به عبارت دیگر قابلیت ، مفهومی عرضی و قائم به غیر است ، نه جوهری و قائم به خود؛ زیرا قابلیت ، گونه ای ارتباط و نسبت است و ارتباط و نسبت ، بین دو طرف (قابل و مقبول ) متصور است ؛ یعنی فرع وجود دو طرف است .
ز) پس جسم مرکب از دو جزء جوهری است که به سبب یکی از آنها در ابعاد سه گانه فعلیت دارد که صورت جسمیه نامیده میشود و جوهر دیگری که هیچ فعلیتی از خود ندارد و تنها قوه صرف است ، هیولا یا ماده اولی نامیده میشود.