خلاصة:
پژوهش حاضر درجهت حل معضل ناآرامی و اضطراب انسان معاصر، با تکیه بر آرای افلاطون، نشان می دهد، ازجمله راه های تحقق آرامش نفس، پای بندی آدمی به فضایل و در راس آنها خویشتن داری است. افلاطون پس از ترسیم منزلت انسان در هستی به عنوان موجودی بهره مند از قوه ی عاقله و مستقر در شبکه ی خویشاوندی مثل، به تحلیل و نقد درک عامیانه ی خویشتن داری پرداخته و آن را بازاندیشی می کند. به زعم او، برداشت عامه از مفهوم خویشتن داری در معنای مالکیت فرد بر نفس خویش، ضمن تناقض ذاتی و کارکرد صرفا شخصی آن، به استتار عملکرد واقعی عقل می انجامد؛ زیرا خویشتن داری همان نظام مندی و هارمونی نفس است که در نتیجه ی حاکمیت عقل بر قوای محکوم نفس حاصل شده و بدین وسیله فرد را به ثبات نفس و نوعی مصونیت و استقامت دربرابر انواع هیجانات سوق داده، آرامش او را تامین می کند. ازاین رو به زعم افلاطون، آرامش آدمی بر امری درونی استوار است و همواره در نظم حاکم بر نفس تعین می یابد. براین اساس می توان گفت، مهم ترین عامل ناآرامی انسان معاصر، بحران معرفتی او از خود و نیروی درونی خویش است؛ فلذا برای حل این بحران، باید ماهیت الهی نفس و نظم حاکم بر آن را به او یادآوری کرد؛ امری که در فلسفه ی افلاطون در فضیلت خویشتن داری، صورت بندی می شود.
ملخص الجهاز:
"بر این اساس ، از نگاه افلاطون ، سـلامت بـودن نفـس ، شـرطی است که در گرو ثبات نفس و حفظ خویشاوندی او با مثل تأمین میپـذیرد؛ امـا نفـس بـه دلیـل گرفتاری در تن و جهان ماده ، اغلب در بند تعلقـات مـادی و نفسـانی اسـت (٦٥-٦٦ :Phaedo)؛ امری که او را از مقام خویشاوندی مثل به دور داشته و از این جایگاه تنزل میدهد؛ لذا نفس باید با حفظ نظم موجود در قوای خود و تقویت این نظم به سلامت خود و حفظ مقام خویشـاوندی بـا مثل کمک رساند و تنها زمانی که از چنین نظمی برخوردار باشد، میتوان گفـت کـه سـلامت او حاصل شده است ؛ سلامتی که قطعا آرامش روان را نیز به همراه خواهد داشت .
هرچند افلاطون عدالت را بالاترین فضیلت نفس دانسته است (d٤٣٣ :Republic, IV)؛ اما گویی از نگاهی دیگر، خویشتن داری در رأس فضایل اخلاقی چهارگانه قرار دارد؛ زیرا با توجه به اصرار افلاطون به وجود عدالت در جامعه برای تحقق مدینه ای آرمانی؛ و حضور و حاکمیت آن بر اجزای نفس به عنـوان تشبثی برای برقراری نظم درونی آدمی به منظور تشبه به اله ؛ و به طور خلاصه مدیون و مرهـون بـودن وجود فضیلت عدالت در تحقق خویشتن داری، میتوان گفت ، خویشتن داری فضـیلتی اسـت کـه در مقـام سلامت و به تبع آن ، آرامش روانی، جزو یکی از مهم ترین مقاصد فلسفه ی افلاطون صورت بندی میشود."