خلاصة:
از دیرباز تقریبا چهار سده شاهنشاهی ساسانی را که از جلوس اردشیر یکم در سال های دهـه بیستم سده سوم میلادی آغاز می گردد و به برافتادن یزدگرد سوم در سـده هفـتم مـی رسـد دوره دشمنی تلخ و تند میان امپراتوریهای ایران و روم دانسته اند.مناسبات ایران و روم بـسیار فراتـر از جنگها و کشمکشها بود، اگرچه مورخان و وقایع نگاران ، نظیر نویـسندگان گـزارشهـای خبـری کنونی ، عمدتا به منازعات توجه دارند در بیشتر ایام، هرچند احتیاط آمیز و رسـمی ، بـه مناسـبات دوستانه میان دو کشور برقرار بود و در دوره های صلح و تجارت، مسافرت و مبادلـه نماینـدگان سیاسی ادامه داشت . با وجود این دشمنی آشـکار، دو امپراطـوری بـه عنـوان دولتهـای هـم پایـه شناخته شده، در کنار هم به زندگی ادامه دادند و شباهت های برجسته ای میان آنها وجـود داشـته است و در آیین های درباری ، هنر، مالیه ، قـانون و نهادهـای اداری تـاثیرات متقـابلی بـر یکـدیگر داشته اندو جـای سـخن نیـست کـه دشـمنی دو امپراتـوری را از هـم جـدا نـساخت .و هـر دو امپراطوری تا قرن هفتم از امکانات گوناگون برای تاثیر گذاری بر یکدیگر در زمینه های سیاسـی ، دیپلماسی ، اقتصادی و فرهنگی به مقدار زیاد سود جستند. بیزانس و ایران به موقع اسـتثنایی خـود به عنوان دو قدرت بزرگ در مغرب آسیا پی بردند و منافع قانونی یکدیگر را برسمیت شناختند.
ملخص الجهاز:
"در دو سوی مرز یک زبان مشترک - ارمنی در شمال و سریانی در جنوب رواج یافت و آداب و رسوم یکسانی شـایع گردیـد کـه جمعیت های وابسته را که رویدادهای سیاسی از هم جدایشان کرده بود به هـم پیونـد مـی داد اسقفان سریانی زبان آن بخش از بین النهرین که در دست امپراطوری روم بـود یـا خـسروئن زبان همقطاران ایرانی خود در نصیبین و سـلوکیه تیـسفون را بـسیار بهتـر از زبـان همکـاران یونانی خود در می یافتند و تنها به کمک مترجم می توانستند در شوراهای آنها شرکت جوینـد تا انجام برنامه گسترده یوستی نیانوس بخش هایی از امپراطوری چندان متغیر بود کـه سـاکنان این ناحیه خواه اتباع روم بودند، خواه رعایای ایران ، ترسی از یکدیگر نداشتند...
بدین ترتیب می بینم ی که علوم پزشکی در زمان انوشیروان بسیار مورد توجه بود آن مقـدار اهمیت و توسعه یافت که نه تنها در سراسـر ایـران ایـن عهـد، بلکـه در دورانهـای پـس از فروپاشی دولت ساسانی نیز تا سال های متمـادی در دوره اسـلامی دارای شـهرت بـود، علـم پزشکی با مرکزیت جندی شاپور، زمینه ای برای تحولات بزرگ علمی در جهـان آن روز بـه طور کلی و در بیزانس (روم شرقی )به طور اخص گردید.
حضور همسران مسیحی در حرم شاهنـشاهان و پناه دادن خسرو یکم به فیلسوفان کافری که پس از بسته شدن آکادمی افلاطـون بـه فرمـان یوستی نیانوس در ٥٢٩ م از آتن بیرون رانده شـدند برابـر اسـت بـا اسـتقبال گـسترده دربـار امپراتوری از مدعیان تاج و تخت ساسانی یا از عالم دینی برجسته ، بطرس ایرانی کـه پـیش از بازگشتن به زادبوم خود و گویا برای به دست گرفتن وظیفه ای که در مادر شهر نصیبین داشته به تشریح نظرات تعلیمی خود در حضور امپراتور و آموزش کار به دستان بلنـد پایـه بیـزانس پرداخت تایید قراردادهای تجاری که متناوبا پیش مـی آمـد از وسـایل دیگـر ارتبـاط میـان دو کشور بود."