ملخص الجهاز:
و مضمون اين خبر را عارف چه نيکو پرورانده است: چون خدا خواهد که مان ياري کند ميل ما را جانب زاري کند بنده مينال بحق از درد خويش صد شکايت ميکند از رنج خويش حق همي گويد که آخر رنج و درد مر ترا لا به کنان و زار کرد خوش همي آيد مرا آواز او آن خدايا گفتن و آن راز او وانک اندر لابه و در ماجرا ميفريباند به هر نوعي مرا طوطيان و بلبلان را از پسند از خوش آوازي قفس درمي کنند زاغ را و جغد را اندر قفس کي کنند اين خود نيامد درقصص حوائج فطري هر پديدهاي دراين جان مشهود طبعا طالب خير و کمال و متنفر از نقص و کاستي است و نفوذ آدمي اعم از سعداء و اخيار و اشقياء و اشرار، مشمول اين قانون آفرينشند، يعني مفطور به گرايش به کمال و به انزجار از نقصانند و محور حوائج در دعاهاي وارده از ائمه اهل البيت(ع) همين دو حاجت فطري است، و به تعبير روشن تر توقان و شوق به خيرات و گريز از هر نقص و موجبات آن، در دعاهاي قرآني و روائي، امري است ترديد ناپذير و نمونهاي روشن از اين محور حوائج فطري، فقرههاي مورد شرح و تفسير در مقاله حاضر است که با تعبيري غني و بياني بليغ، شوق و انجذاب دعا کننده را به مبدء الخيرات از يکسو و انزجارش را از منقصت مجهولي و خودنشناسي و خواري و تيره دروني از سوي ديگر مجسم ميسازد، و عميقترين تعبير در اين عبارت تعبير: «الهي ان من تعرف بک غير مجهول» است که شرح و تفسير آن دشوار و انگار که از قبيل «حديث آل محمد صعب مستصعب» است زيرا ظاهر مدلولش: «من عرف ربه و فقد عرف نفسه» ـ خداشناسي راه خودشناسي است.