خلاصة:
مسائل و مشکلات متعدّد تهران به عنوان پایتخت و الگوی شهرسازی ایران، موجب شده تا کنون رویکردهای مختلفی برای ساماندهی این شهر ارائه شود؛ بنابراین هدف از پژوهش جاری، گردآوری، دستهبندی و در نهایت گزینش مناسبترین راهکارهای ساماندهی پایتخت در ایران است. این راهکارها از طریق مطالعات اسنادی گردآوری و در پنج گروه دستهبندی شدند. به منظور رتبهبندی آنها، از هفت معیار قابلیّت اجرا، سرعت اجرا، حجم اثرگذاری، هزینههای اجرایی کمتر، ملاحظات اقتصادی، سیاسی و امنیّتی و زیستمحیطی، تکنیک تحلیل سلسلهمراتبی و خبرهسنجی استفاده شد. بر اساس یافتههای پژوهش، معیار قابلیّت اجرا به عنوان پراهمّیّتترین عامل در ساماندهی پایتخت شناخته شد. همچنین مهمترین گزینههای ساماندهی به ترتیب اولویّت بدین شرح هستند: ساماندهی درونی شهر تهران، تمرکززدایی، رویکرد سرزمینی، ایجاد و تقویت قطبهای رقیب برای تهران و انتقال پایتخت. نتایج حاکی از آن است برخی راهکارها نظیر انتقال پایتخت، اگرچه در تعدادی از کشورهای جهان اجرا شده و همچنین هر از چند گاهی توسّط برخی از افراد در ایران بهویژه سیاستمداران مطرح میشود چندان از نظر خبرگان موجّه نیستند و به عکس، اقداماتی چون ساماندهی وضعیّت موجود شهر تهران و انتقال برخی از کارکردهای آن به سایر مناطق سرزمینی، در اولویّت قرار دارند. همچنین تجارب انتقال پایتخت در اغلب کشورهای دنیا، چندان موفّق نبوده و نتوانسته به مشکلات موجود در پایتخت پیشین پاسخ دهد و حتّی پایتخت جدید نیز مجدّداً با معضلات پایتخت قبلی مواجه شده است؛ بنابراین در این مقاله، پیشنهاد میشود مدیران و سیاستگذاران کشور، بیش از اینکه به تفکّر انتقال پایتخت دلمشغولی پیدا کنند و با این تفکّر، مشکلات شهر تهران را مورد غفلت قرار دهند؛ با شناسایی عمیق مسائل شهر تهران، ضمن ساماندهی درونی شهر، نسبت به تعیین کارکردهای اولویّتدار به منظور تمرکززدایی اقدام نمایند.
Excessive centralization of population and facilities in Tehran، increases urban problems in the capital، on the one hand، and causes increasing problems in other geographical areas of Iran، on the other hand. Besides، it consequently is threatening the security and development of the country. Various schemes have been proposed to manage this situation. The present study aims to gather and classify the data choosing the best solution to organize the capital of Iran. The current article is the exploratory- analytical one، applied research using library and field data collection (questionnaires and interviews). The solutions were classified in the form of five main options and rating criteria including the ability to run، speed of execution، influencing volume، lower operating costs، economic considerations، political and environmental security. They are then determined by using AHP technique. The most important organization options are prioritized as the following، the internal organization of Tehran، decentralization، territorial approach، creating and strengthening poles rival to Tehran and transferring the capital. Therefore، national authorities are suggested to concentrate on the Tehran problems instead of wasting the time thinking of transferring the capital.
ملخص الجهاز:
"در این رابطه ، آمایش سرزمین به دنبال سازگارترین راهکار بوده و شامل اقدامات ساماندهی و نظـام بخشـی بـه فضای طبیعی - اجتماعی - اقتصادی ملی یا محلـی اسـت کـه بـر اسـاس تـدوین اصـلیترین جهـت گیری توسـعه بلندمدت کشور در یک نگاه از بالا به توسعه ملی و تعیین بازتاب ها، امکانات و قابلیت هـا و موانـع و تنگناهـا و تلفیـق دو فرایند فوق در برخورد با بخش های اقتصادی و هماهنگی بین بخشی و منطقه ای اسـت (توفیـق ، ١٣٨٤)؛ از ایـن رو، در این پژوهش ، با توجه به رویکرد یادشده تلاش می شود راهکارهایی که بـرای سـاماندهی پایتخـت وجـود دارد استخراج شده و با ارزیابی نظرات متخصصین و نخبگان ، مناسب ترین روش برای ساماندهی تهران ارائه شود.
بـا وجـود اینکـه در حـال حاضـر، قطب های منطقه ای موجود مانند اصفهان و تبریز با بیشتر مسائل موجود در تهران روبـه رو هسـتند، امـا در مقیاسـی کوچک تر قرار گرفتن در رتبه چهارم نشان میدهـد کـه متخصصـین در ایـن پـژوهش ، ایجـاد و تقویـت قطب هـای منطقه ای را به اندازة ساماندهی فیزیکی، تمرکززدایی و رویکرد سـرزمینی، در کاسـتن از مسـائل و مشـکلات تهـران کارا ندانسته اند و آن را انتقال مسائل تهران به نقاط جدید میدانند (زارع ، ١٣٩٤)؛ در واقع ، شاید بیاعتمـادی جـدی صاحب نظران به این ایده را، عدم موفقیت نظریه قطب رشد در دنیا دانست ؛ به گونه ای که تجارب ارائـه شـده از ایـن نظریه ، در اغلب مناطق جهان حاکی از عدم موفقیت قطب های رشـد و ایجـاد مشـکلات فزاینـده ای - نظیـر شـکاف طبقاتی، فقر و مهاجرت های روستا – شهری - است که این قطب ها برای خود و سایر مناطق کشور ایجاد مـیکننـد (پاپلی یزدی و رجبی سناجردی، ١٣٨٢: ٢٠٣)."