ملخص الجهاز:
"مطابق اسناد و تحقیقات تاریخی اولین جرقههای مشارکت زنان در امور اجتماعی و سیاسی،شرکت در تظاهرات انقلاب مشروطه به طرق مختلف بود: "نوشتهاند که در سال 1285 ش که مشروطهخواهان در باغ سفارت بریتانیا متحصن شدند،چندین هزار زن گرد آمدند تا به اعتصابکنندگان بپیوندند اما مقامات بریتانیایی مداخله کردند و مانع شرکت آنها شدند.
-اگرچه مردان مشروطهخواه میخواستند با صحبت از وضعیت زنان و برای رسیدن به هدفهای ملی خود که کاملا مردمدارانه بود استفاده کنند و هنوز ذهنیت منسجمی در مورد آموزش و حقوق زنان وجود نداشت و زن به عنوان مادر و همسر در چهارچوب فضای خانه و تحت قیمومیت همسر خود تلقی میشد ولی زنان ایرانی هر روز بیشتر در نهضت ملی شرکت میکردند،خیلی زود این مرزهای محدود را پشت سر گذاشتند،انجمنهای مخصوص خود را تشکیل دادند و مطالبات جدیدی را مطرح کردند.
در خرداد 1287(ژوئن 1908)که مجلس به توپ بسته شد و مرکز مشروطیت به تبریز منتقل شد،گروههایی از زنان این شهر به نهضت مقاومت پیوستند و در جریان محاصرهی ده ماههی تبریز توسط قشون سلطنتی عدهای از زنان با لباس مبدل برای دفاع از شهر به مردان ملحق شدند(14)و در میان نیروهای ملی که سرانجام در سال 1288(1909)پایتخت را فتح کردند چندین زن بودند که متأسفانه اطلاعات زیادی در موردشان نداریم.
(17)اما سید حسن مدرس رئیس علمای نجف در مجلس که باید حرف آخر را میزد اعلام کرد که بعد از نهضت مشروطه هیچ چیز به قدر پیشنهاد وکیل الرعایا مبنی بر اعطای حق رأی به زنان او را متعجب نکرده است: "خداوندا قابلیت در اینها قرار نداده است که لیاقت حق انتخاب را داشته باشند."