ملخص الجهاز:
"همچنین سازمانهای نوین برای حل مسائل و مشکلات خود و خط مشیگذاری در شرایط عدم اطمینان،مجبور به فاصله گرفتن از الگوهای سنتی و روی آوردن به نظریههای (به تصویر صفحه مراجعه شود) عدم قطعیت نظیر منطق فازی (Fuzzy) و آشوب (Choas)) خواهند کرد.
مهارت گروهی-سازمانی که شامل این موارد است: *مهارت ایجاد انگیزش در دیگران و اعضای سازمان از طریق پیوند علایق و ایدههای مشترک، *مهارت برقراری ارتباط که از طریق یک فرایند دوجانبه و گوش دادن انجام میشود، *مهارت تسهیلکنندگی که در چهارچوب تیم،ساختار فرایندی را ایجاد میکند به گونهای که همه افراد بتوانند تا در چهارچوب بصیرت و رسالت مشترک عمل کنند.
به عبارتی دیگر،روندهای این شیوه مدیریت که به نوبه خود در افزایش قابل ملاحظه پیچیدگی و عدم قطعیت در سازمانها موثر بوده و از سویی با یکدیگر پیوند متقابل دارند،عبارتند از: 1-ضرورت بهبود کیفیت و مشتریمداری 2-ضرورت تخصصگرایی،استقلال عمل و پاسخگویی در میان کارکنان 3-ضرورت تبدیل"رئیسان"به رهبران و تسهیلکنندگان 4-ضرورت ایجاد ساختارهای سازمانی"تختتر"و چالاکتر خصوصیات سازمانهای امروزی،گویای این واقعیت است که امروزه با سازمانهای متفاوت روبرو هستیم.
سازمانهای امروزی برای حفظ بقا ناگزیر به تامین منافع گروههای بیشتری نسبت به قبل هستند و هنر مدیران امروزی ایجاد توازن میان این منافع با در نظر گرفتن سودآوری سازمان است.
لذا با توجه به شتاب تغییرات و پیچیدگی رقابت در عصر حاضر،سازمانهای سنتی ناگزیر محکوم به زوال بوده و تنها سازمانهای دارای ساختار و الگوهای مدیریت جدید قادر به تامین همزمان خواستههای مشتری،در عین افزایش اثربخشی و پویایی سازمانی خواهند بود."