خلاصة:
در فلسفۀ تحلیلی معاصر دیدگاه غالب روششناختی این است که شهود فلسفی نقش شاهد راله یا علیه نظریههای فلسفی ایفا میکند؛ اما موفقیت در ایفای این نقش منوط به این است که شهود موجه باشد. پدیدارشناسی از دیدگاههایی است که سعی در نشاندادن و در پی آن تبیین موجهبودن شهود دارد. مطابق این دیدگاه، شهود بهواسطۀ داشتن ویژگی پدیداری خاصی (صادق بهنظررسیدن محتوایش) موجه است. معمولاً استدلال میشود که ادراک حسی نیز چنین ویژگی پدیداریای دارد و به نظر میرسد که موجهبودن ادراک حسی بهدلیلِ داشتن همین ویژگی است و از این جهت شباهتی ساختاری بین شهود و ادراک حسی هست و همین امر موجهبودن شهود را تقویت میکند. در این مقاله سعی بر آن است که نشان داده شود ویژگی تعیینکنندۀ دیگری در رابطه با توجیه در ادراک حسی وجود دارد که ویژگی خودتصحیحی است. ادراک حسی بهمیزان نسبتاً زیادی خودمصحح است؛ در حالی که شهود بهمیزان زیادی در مقابل خودتصحیحی مقاوم است. به نظر میرسد نبودِ این ویژگی میتواند ادعای موجهبودن شهود را تضعیف کند.
ملخص الجهاز:
به تصویر صفحه مراجعه شود در فلسفۀ تحلیلی معاصر دیدگاه روششناختی غالب این است که شهود فلسفی[1] دارای شأن شاهدبودن له یا علیه نظریات فلسفی است؛[2] بدین معنا که اگر شخصی، ترجیحا بهاندازۀ کافی خبره در حوزۀ موردبحث، شهود میکند که P، شهود او یا محتوای شهود او[3] شاهدی[4]است برای صدق گزارۀ P.
این رهیافت اساسا تمثیلی[8] میان ادراک حسی[9] و شهود فلسفی است: ویژگی پدیداری مشخصی در ادراک حسی وجود دارد که به نظر میرسد ارتباط تبیینی/دلیلی مثبتی با موجهبودن باور حاصل از ادراک حسی دارد؛ از طرف دیگر در شهود هم شاهد چنین ویژگی پدیداریای هستیم.
با این توضیحات رویکرد پدیدارگرایی درباب شهود فلسفی روشن میشود؛ اما همچنانکه پیشتر گفتیم پدیدارگرایی درباب شهود را میتوان به دو صورت فهمید: پدیدارگرایی بهعنوان دیدگاهی که موجهبودن شهود را نشان میدهد؛ به عبارت دیگر دلیلی ارائه میکند برای اینکه شهود موجه است (یا منبع شواهد به شمار میرود.
به عبارت دیگر ادعا تنها این است که به نظر میرسد اگر دانسته شده باشد فرایندی فاقد ویژگی خودتصحیحی است، آنگاه دلیل نسبتا خوبی داریم برای شککردن به موجهبودن باور حاصل از این فرایند.
[2] برای مثال Williamson (2007)، Sosa (2005)، Goldman (2007)، Goldman & Pust (1998) و به ویژه Bealer (1998) [3] در باب اینکه زمانی که شخصی شهود می کند که P دقیقا چه چیزی شاهدی برای باور او به P، بهفرض وجود باور، محسوب میشود دو دیدگاه ممکن وجود دارد: (1) گزارۀ «شهودا P» بیانگر شاهد است؛ (2) گزارۀ P، البته بهواسطۀ شهودشدنش، شاهد است.