نماز تطهیر قلب، تهذیب نفس، کلید بهشت مقالة

"چون خبر ورود من‌ به اطلاع وی رسید در حالیکه لباس سفر در تن داشتم و آن را عوض‌ نکرده بودم مرا به پیش خود فرا خواند(این جریان در ماه مبارک‌ رمضان و وقت نماز ظهر بود)هنگامیکه بر او وارد شدم دورادور خانه‌ای یافتم که نهر آب در آن جاری بود پس سلام کردم و نشستم‌ سپس برای او آفتابه لگن آوردند دستهای خود را شست و مرا هم‌ دستور داد و من هم دستهایم را شستم پس سفره غذا حاضر کردند و من فراموش کردم که روزه هستم و در ماه مبارک رمضانم سپس‌ به یادم آمد و احساس نمودم بمن گفت چه شده چرا غذا نمیخوری؟ گفتم:امیر:این ماه مبارک رمضان است و مریض نیستم و عذری هم ندارم که موجب افطار روزه‌ام باشد و شاید امیر معذور باشد و دلیلی برای خوردن داشته باشد."