ملخص الجهاز:
"ادب و هنر و او پاره وجود پیامبر(صلی الله علیه) بود!
پاره وجود من رسولخدا(صلی الله علیه) سؤال کرده بود: «چه چیزی برای بانوان بهتر است؟».
علی(علیه السلام) پیش فاطمه(علیها السلام) رفت و از او سؤال کرد.
پیامبر(صلی الله علیه) تبسمی نمود و فرمود: «ای سلمان!
و فاطمه(علیها السلام) جواب داد: «پدرم، رسول خدا (صلی الله علیه) مرا نهی فرمود، از اینکه چیزی را از شوهرم درخواست کنم که قادر بر انجام آن نباشد».
پیامبر(صلی الله علیه) فرمود: «باید با جبرئیل مشورت کنم و جبرئیل هم چنین گفت که میبایست از خداوند سبحان نظرخواهی کنم».
عهد کرده بود بعد از پیامبر(صلی الله علیه) لب به اذان نگشاید، اما نتوانست آرزوی فاطمه(علیها السلام) را نادیده گیرد.
فاطمه(علیها السلام) با شنیدن اذان بلال به یاد خاطرات دوران پدر افتاد و گریه سر داد.
وقتی فاطمه(علیها السلام) به هوش آمد، از بلال خواست تا اذان را ادامه دهد؛ اما بلال قبول نکرد و گفت: «ای سرور زنان!"