ملخص الجهاز:
حیات طیبه گلی از گلستان شهید مطهری(قدس سره): «سعدی نصایح بسیار بسیار سودمندی دارد که از متن اسلام گرفته شده است».
دیدم که نفسم در نمیگیرد( 4 ) و آتشم در هیزم تر اثر نمیکند.
ولیکن در معنا باز بود و سلسله( 7 ) سخن دراز.
و نحن أقرب إلیه من حبل الورید))( 8 ) سخن بجایی رسانیده که گفتم: ###دوست نزدیکتر از من به من است #وینت( 9 ) مشکل که من از وی دورم #چــه کنم با که توان گفت که او #در کـــنار مـــن و مــن مــهجورم## *** من از شراب این سخن مست و فضاله قدح در دست( 10 ) که روندهای( 11 ) بر کنار مجلس گذر کرد و دور آخر( 12 ) در او اثر کرد و نعرهای زد که دیگران به موافقت او در خروش آمدند و خامان مجلس به جوش.
گفتم ای سبحانالله( 13 )، دوران با خبر در حضور و نزدیکان بیبصر دور( 14 ).
اینجا: سخن.
دریغ آمدم، اینجا: برایم دشوار بود.
زنجیر، اینجا: رشته.
نظامی عروضی در «چهار مقاله» (مجمع النوادر) میگوید: «همة ائمه ماوراء النهر انگشت به دندان گرفتند و شگفتیها نمودند و گفتند: اینت جوابی کامل و اینت لفظی شامل»؛ (چهار مقاله، مقالة اول، حکایت دهم).
من از شراب این سخن مست و فضاله قدح در دست: من از بادة سخن سرخوش بودم و همچنان به گفتار میپرداختم.
سبحانالله: منزه است خدا، اینجا: شگفتا.
بیبصر: نابینا، اینجا: کوردل.
قوت طبع، اینجا: توان گفتن و سخنرانی کردن.
منبع: گلهای گلستان سعدی، باب پنجم، در اخلاق درویشان، حکایت 11.