ملخص الجهاز:
"هاجر، فارغ شده و این صدای نازک و ظریف که انتظار شکوفایی مهر پدرانه ابراهیم(علیه السلام) را پس از سالها به ثمر رسانده، نوای لطیف اسماعیل است.
؟ ـ زینب(علیها السلام) دستان لرزانش را به زیر پیکر صد پاره او برد، نگاه بارانیاش را به آسمان دوخت و با زمزمهای که ارکان زمین و زمان را به مباهات و تحسین واداشت، با محبوبش چنین گفت: «اللهم تقبل منا هذا القربان» ...
((رب هب لی من الصالحین * فبشرناه بغلام حلیم * فلما بلغ معه السعی قال یا بنی إنی أری فی المنام أنی أذبحک فانظر ما ذا تری قال یا أبت افعل ما تؤمر ستجدنی إن شاء الله من الصابرین * فلما أسلما و تله للجبین * و نادیناه أن یا إبراهیم * قد صدقت الرؤیا إنا کذلک نجزی المحسنین * إن هذا لهو البلاء المبین * و فدیناه بذبح عظیم))( 1 ) صافات (37) : 100 ـ 107."