ملخص الجهاز:
هنر و ادب بلندای صبر لیلا صدر هاشمی نامت از ملکوت آمد، زینب !
تا زینت پدر باشی و نه تنها پدر که زینت مادر و برادر و زینت خاندان نبوت و امامت.
نامت از ملکوت آمد، تا چون خورشید زینت بخش آسمان ها و زمین باشی.
آن روز که آمدی، اشک و لبخند در هم گره خورد و چشم های پدر و جد بزرگوارت به دریای غم نشست؛ که تو یادآور مصیبتی عظیم بودی؛ از تو بوی غربت استشمام می شد؛ بوی غم، بوی اسارت، بوی حسین(علیه السلام).
تو آمدی تا صبر را شرم زده کنی و عشق را مبهوت لحظه های زلالت؛ تو آمدی تا به جهانیان وفا بیاموزی و وقار را به نمایش بگذاری.
تو هدیه ای از سمت خدا بودی، سکینه ای نازل شده بر قلب مادر، انیس پدر و غمخوار برادر.
تو در خانه رفیع امامت رشد یافتی، از لبان وحی علم آموختی، در دامان کرامت پرورش پیدا کردی، به دست مادر لباس وقار و متانت پوشیدی و به پاکی و تقوا و آداب اسلامی مزین گشتی.
فصاحت و بلاغت را از علی(علیه السلام)، شکیبایی را از حسن(علیه السلام)و شجاعت را از حسین(علیه السلام) آموختی.
تو وارث مظلومیت سترگی بودی که در خاندان طاهرت نسل به نسل به ارث می رسید؛ و صبر، بلندترین واژه ای بود که در وجودت به ودیعه نهاده شده بود.
هیچ قلبی چون قلب تو نسوخت و هیچ چشمی چون چشم تو زیبایی را ندید.