آفتابی که زود غروب کرد مقالة

می‌دانم فردا که خبر در شهر بپیچد که دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را به خاک سپرده‌اند، این جماعت دروغ و ریا و فریب بر سر و سینه کوبان راه خانه‌مان را در پیش خواهند گرفت که نشان مزار تو را طلب کنند ... اینان تو را می‌شناختند فاطمه‌ام؛ می‌دانستند که خانه تو، خانه امامت و ولایت است؛ خانه‌ای که بزرگ‌ترین ره‌آورد بشریت در آن شکل گرفته است؛ خانه‌ای که آفتاب هدایت و سعادت در آن طلوع کرده است؛ خانه‌ای که فرودگاه ملائک و مهبط وحی است؛ خانه‌ای که زینت کعبه است و خدا، به معنای واقعی کلمه در آن پرستش شده است ... ؛ باید می‌دید آن روز را که تو بر پشت در از حریم ولایت دفاع می‌کردی که می‌خواستی اسلام راستین بماند، نه آن اسلامی که آن‌ها به دنبالش بودند و آتش شعله گرفته بود بر بلندای در و مسمار چه گداخته شده بود ...