خلاصة:
کینماتیک صحیح عاملی موثر در کاهش مشکلات اسکلتی- عضلانی است. هدف از مطالعه حاضر مقایسه فعالیت عضلات در گروه دارای ناراستایی پویای زانو و افراد سالم در اسکات یکپا، بود. این مطالعه مقایسهای روی 23 زن فعال با میانگین سنی 2±86/ 21 سال انجام گرفت. فعالیت عضلانی RMS اندام تحتانی، زاویه افت لگن، جابهجایی جانبی تنه و والگوس زانو در حرکت اسکات یکپا ثبت و برای مقایسه از تی مستقل با سطح معناداری آلفای 05/ 0 استفاده شد. نتایج حاکی از عدم تفاوت معنادار در افت لگن (86/ 0=P) و خمش جانبی تنه (25/ 0=P) بود. والگوس زانو در ناراستایی پویای زانو بیشتر از گروه کنترل بود (00/ 0=P). هرچند درصد MVC تمام عضلات، در ناراستایی پویای زانو بیشتر از گروه کنترل بود، ولی تنها عضله راست رانی (04/ 0=P) و سرینی بزرگ (05/ 0=P) تفاوت معناداری نشان دادند. همچنین همبستگی ضعیفی بین والگوس زانو با خمش جانبی تنه (33/ 0=r) و فعالیت راست رانی (37/ 0- =r) مشاهده شد. یافتهها فعالیت عضلانی بیشتری را در ناراستایی پویای زانو بهخصوص در راست رانی و سرینی بزرگ نشان داد که نشاندهنده اهمیت این عضلات در کنترل راستای اندام تحتانی حین حرکات عملکردی است. همچنین احتمالا ناراستایی پویای زانو حین اسکات یکپا، بهصورت جبرانی تنه را به سمت پای تکیه متمایل میکند.
Correct kinematics is an effective factor to reduce musculoskeletal problems. The aim of this study was to compare muscle activity during single-leg squat (SLS) in a group with dynamic knee malalignment (DKMG) and normal cases. 23 active females (mean age of 21.86±2) participated in this comparative study. Lower limb Muscle activity (RMS), pelvic drop angle (PDA), trunk side bend (TSB) and knee valgus (KV) was recorded during SLS. Independent t test was used to compare variables and significance level was 0.05. The results showed no significant differences in PD (P=0.86) and TSB (P=0.25), but KV was greater in DKMG than the control group (P=0.00). Although %MVC of all muscles was greater in DKMG than the control group, only rectus femoris (P=0.04) and gluteus maximus (P=0.05) showed significant differences. Also, a weak correlation between KV with TSB (r=0.33) and rectus femoris activity (r= -0.37) was observed. Findings showed that DKMG had more muscle activity especially in rectus femoris and gluteus maximus which showed the important role of these muscles in controlling lower limb alignment during functional movements. Also, dynamic knee malalignment may deviate trunk towards weight bearing leg for substitution during SLS.
ملخص الجهاز:
"برخی مطالعات رابطة عکس بین فعالیت عضلات هیپ و تنه با کینماتیک زانو را نشان دادند، به نحوی که کاهش فعالیت این عضلات به افزایش والگوس زانو در حرکاتی همچون اسکات یا پایین آمدن از پله در افراد سالم یا دارای آسیب ACL و سندروم پتلوفمورال منجر شده بود (٢،٨،١٤،١٧،١٨).
نتایج آزمون آماری تی مستقل بین گروه دارای ناراستایی پویا و گروه کنترل در عضلات اندام تحتانی ( به تصویر صفحه مراجعه شود) همچنین نتایج آزمون آماری همبستگی پیرسون نشان داد که بین میزان والگوس زانو در انتهای حرکت اسکات همبستگی مثبت با جابه جایی جانبی تنه (٠/٠٣= P،٠٣٣ =r) و همبستگی منفی با شدت فعالیت عضلة راست رانی (٠/٠١= P،٠٣٧- =r) وجود دارد.
نتیجه گیری به نظر می رسد بیشتر بودن والگوس زانو حین اسکات در این مطالعه که به دلیل وجود نوعی ضعف نوروماسکولار اندام تحتانی در گروه دارای ناراستایی است ، بیشتر مرتبط با عملکرد دو عضلة راست رانی و سرینی بزرگ باشد.
پیشنهادها با توجه به یافته های این مطالعه عضلة سرینی بزرگ و راست رانی بر راستای داینامیک اندام تحتانی در حرکت اسکات اثرگذارند، در نتیجه توجه به قدرت و نحوة فعالیت این عضلات حین فعالیت های عملکردی حائز اهمیت است و به منظور اصلاح و بهبود ضعف های نوروماسکولار، برای مثال در پی آسیب یا جهت پیشگیری از آسیب ، عملکرد این عضلات باید مورد توجه قرار گیرد، چراکه احتمالا عدم کنترل عصبی - عضلانی مناسب در این عضلات شانس ناراستایی پویا و آسیب مجدد را افزایش می دهد.
"Trunk, pelvis, hip, and knee kinematics, hip strength, and gluteal muscle activation during a single-leg squat in males and females with and without patellofemoral pain syndrome."