خلاصة:
آیۀ 172 سورۀ اعراف را برخی عارفان مسلمان با اعیان ثابته، که از اصطلاحات نظام فکری ابنعربی است، درپیوندیافتهاند. این پژوهش بر آن است تا پاسخی برای این پرسش بجوید که مولانا آنگاه که در مثنوی به آیۀ الست استناد میکند، چه پیوندهای معنایی میان این آیه و اعیان ثابته ردیابی و رصد کردهاست؟ بنابراین ضمن تعریف اعیان ثابته و برخی موضوعات فرعی وابسته بدان، بیتهایی از مثنوی مولانا که پیوندهای معنایی آیة الست با اعیان ثابته را دربردارد، به شیوة تحلیلی بررسی شدهاست. این بررسی نشان میدهد که بخشی از کاربردهای آیة الست در مثنوی مولانا، مفاهیم محوری مشترک میان میثاق الست و اعیان ثابته را دربردارد. در این کاربردها به علم ازلی خداوند و ثبوت علمی موجودات اشاره شده و شهود اعیان ثابته به انبیا و اولیا نسبتدادهشدهاست. نمونههایی از طرح «همزمانی» الست و اعیان ثابته و همانندی موضوعات «سرّالقدر» و «سابقة ازلی» را هم در این کاربردها میتوانیافت.
در این پژوهش برآنهستیم تا با دستهبندی خصوصیات مطرح شده برای پیامبر ،آنچه را که در حقیقت بیانگر حقیقتمحمدیّه است از سایر خصوصیات پیامبر که ریشة تاریخی دارد، متمایز کنیم.
ملخص الجهاز:
بنابراین در این پژوهش می کوشیم که با بررسی و تحلیل آن دسته از بیت های مثنوی که به نوعی با آیۀ الست و مباحث مربوط به اعیان ثابته ، اشتراک لفظی یا محتوایی دارد، پاسخی برای این پرسش بجوییم که مولانا در مثنوی آن گاه که به آیۀ الست استناد می کند، چه پیوندهای معنایی میان این آیه و اعیان ثابته ردیابی و رصد کرده است ؟ ١ -٢ -پیشینۀتحقیق : در زمینۀ تأثیر و کارکردهای آیۀ الست در مثنوی علاوه بر منابع مربوط به تأثیر قرآن بر مثنوی که به سیاق خویش به این آیه و بیت های وابسته نیز پرداخته اند؛ نخست باید از مقالۀ «بازتاب آیۀ الست در متون عرفانی قرن هفتم » نوشتۀ اسماعیل شفق و زهرا اورنگ یاد کنیم که به تناسب موضوع و مجال مقاله ، یک صفحه را به بازتاب این آیه در مثنوی اختصاص داده و تنها یک مورد از این بازتاب را مطرح کرده اند (شفق و اورنگ ، ١٣٨٩: ٣٠).