خلاصة:
ساختار نحوی نفی جمله[1] پژوهشهای بسیاری را در اغلب رویکردهای زبانشناختی برانگیخته است. در مطالعاتی که در چند دهه اخیر در دستور زایشی صورت گرفتهاند، به جنبههای گوناگونی از این پدیده زبانی توجه شده که تعیین جایگاه گروه نفی[2] از مهمترین آنهاست. در واقع، در زبانهای مختلف نهتنها صورت آوایی عناصر منفیساز جمله متفاوت است، بلکه حتی جایگاه زیرساختی این عناصر نقشنما نیز تفاوت دارد. بدین ترتیب، در مقاله حاضر جایگاه فرافکن نفی در فارسی را در چارچوب نظریه صرف توزیعی (هله و مرنتز 1994) بررسی میکنیم و بر پایه آموزههای نظری و شواهد تجربی، نشان میدهیم که برخلاف برخی از پژوهشهای نحوی، گروه نفی در این زبان بلافصل بر گروه زمان مسلط است و عنصر فعلی نیز از رهگذر فرایند پسانحوی[3] ادغام صرفی[4] هسته گروه نفی را جذب میکند. افزون بر این، ازآنجاکه در حوزه نحو، سازوکار نفی پیوند مستقیمی با پدیده قطبیت منفی[5] دارد ـ یعنی عناصری که توزیعشان محدود به بافتهایی است که منفی قلمداد میشوند ـ در ادامه به تعیین شرایطی میپردازیم که به هیچ واژهها[6] در جملات خبری مجوز حضور میدهند. در این روند، مطالعه هیچ واژهها که در گروه نفی واژهها[7] میگنجند، نهتنها تصویر روشنتری از این عناصر حساس به بافت به دست میدهد، بلکه حتی به تبیین ماهیت و جایگاه نحوی فرافکن نفی جمله کمک میکند.
ملخص الجهاز:
جایگاه فرافکن نفی و مجوزدهی به هیچ واژه ها در فارسی بر پایۀ نظریۀ صرف توزیعی 1 مزدک انوشه استادیار گروه زبانشناسی دانشگاه تهران تاریخ دریافت مقاله : ٩٦/١/١٤؛ تاریخ پذیرش مقاله :٩٦/٣/١٢ چکیده ساختار نحوی نفی جمله ٢ پژوهش های بسیاری را در اغلب رویکردهای زبان شناختی برانگیخته است .
بدین ترتیب ، در مقالۀ حاضر جایگاه فرافکن نفی در فارسی را در چارچوب نظریۀ صرف توزیعی (هله و مرنتز ١٩٩٤) بررسی میکنیم و بر پایۀ آموزه های نظری و شواهد تجربی، نشان میدهیم که برخلاف برخی از پژوهش های نحوی، گروه نفی در این زبان بلافصل بر گروه زمان مسلط است و عنصر فعلی نیز از رهگذر فرایند پسانحوی ٤ ادغام صرفی ٥ هستۀ گروه نفی را جذب میکند.
بر این اساس ، مقالۀ حاضر در چارچوب نظریۀ پادواژه گرای صرف توزیعی و از رهگذر فرایند پسانحوی ادغام صرفی، به بررسی و تحلیل جایگاه فرافکن نفی در ساخت های نحوی زبان فارسی میپردازد و در ادامه میکوشد تا شرط حضور هیچ واژه ها را در جملات خبری تبیین کند.
Quantifier ٣ ـ جایگاه فرافکن نفی در فارسی در بخش حاضر نشان میدهیم که در چارچوب صرف توزیعی (هله و مرنتز ١٩٩٤) و بر اساس فرایند ادغام صرفی، فرافکن NegP در فارسی بر فراز TP قرار دارد و تداخل دامنۀ سور «همه » و عنصر نفی نیز از این تحلیل حمایت میکند (برای مبانی صرف توزیعی، نک : صدیقی ٢٠٠٩، امبیک ٢٠١٥؛ و بر پایۀ شواهد فارسی: انوشه ١٣٩٤ الف ).
در (الف )، بند کامل در دسترس برای هیچ واژه ، TP اصلی است که در بند درونۀ آن یک عنصر نفی فعلی حضور دارد و بر جایگاه ادغام قید گروه فعلی سازه فرمانی میکند.