خلاصة:
مقاله حاضر با هدف بررسی نسبت روانشناسیگری و مشتقاتش با نولیبرالیسم اقتصادی و حکومتمندی به این مسئله میپردازد که الگوهای جدید حیات اقتصادی چگونه از خلال علم روانشناسی سوژههای خود را تاسیس میکند. ایدة بازارخودتنظیمگر در اقتصاد سیاسی برای تاسیس سوژههای خود به سمت تاسیس انسان خودتنظیمگر در علم روانشناسی حرکت کرده و انسان خودگردان را به مثابه انسان سالم برمیسازد. نسبت نولیبرالیسم و روانشناسی با منظر حکومتمندی در وجه نظری مورد بررسی قرار گرفته و نمونههایی از نظریههای روانشناسی در این نسبت مورد بحث قرار میگیرند. با مروری بر الگوهای روانشناسیگری در ایران معاصر در گفتار سیاستمداران و مدیران و همچنین بررسی آمارهایی در باب آسیبهای اجتماعی نشان میدهیم که چگونه معضلات نظاممند و ساختاری به معضلاتی فردی و روحی فروکاسته میشوند و راهحلهای روانشناختی در جهت سیاستزدایی و اجتماعزدایی در لایههای زندگی اجتماعی رسوخ میکنند. برآمدن روانشناسی عامیانه و رسوخ آن در حیات انسان ایرانی جهت همارزکردن مکانیسمهای روحی و شخصیتی با مکانیسمهای بازار خودتنظیمگر بررسی خواهد شد و نشان میدهیم که چگونه علم روانشناسی در خدمت تحقق این گزاره عمل میکند که هر ایرانی یک شرکت تجاری.
ملخص الجهاز:
به همان نسبت که هر انسان در محضر خدای خویش داوری می شود و مسئول صواب و گناه خویش است، هر انسان در محضر بازار نیز مسئول بدبختی و نیکبختی خود شده است و مجموعة بزرگی از ناصحان سنتی و مدرن با پسزمینههای روانشناسی گری و تمرکز بر اخلقیات فردی و مسئولیتهای فردی ماشة سیاستزدایی را کشیدند و اومانیسم ایرانی را خلق کردند.
باید توجه داشت، همانطور که پولنی نشان می دهد این اسطوره هیچگاه تحقق کامل نمی یابد و جامعه در بازار منحل نمی شود و هستی عام و کلی آن از بین نمی رود، بلکه در مقابل این فرایند مقاومت می کند؛ از این رو، همواره بین ساحت اجتماعی-فرهنگی و ساحت بازار تصادمی وجود دارد و در نتیجة این تصادم است که مجموعهای انبوه از معضلت ماهیتا اجتماعی تولید می شوند، اما صورتبندی گفتمانی نولیبرالیسم، این معضلها را نه به مثابه معضلتی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی که به مثابه معضلتی فردی و شخصی فهم می کند.
حکومت بر »خود« و با عبارات دقیقتر، برساختن »خود« ی همسو با ذهنیت و نظام معرفتی جدید، واجد چهار عنصر اساسی است: اول هستی شناسی ٣، یعنی آنچه قرار است بر آن حکومت 1 dean 2 Governmentality 3 Ontology شود؛ دوم گونهای ریاضت ١ را شامل می شود، بدین معنا که بر یک چیز چگونه باید حکومت کرد - برای مثال فرایند نظارت، مدیریت و بهنجارسازی که بر فرد منحرف اعمال می شود -؛ سوم شامل نوعی علمالخلق ٢ می شود که بدین مسئله می پردازد که وقتی موضوع حکومتمندی قرار می گیریم کیستیم؟ به عبارت دیگر مسئله بر سر سوژهای است که خود را در فرایند اعمال قدرت بر خودش بازشناسی می کند.