ملخص الجهاز:
"منطق مرسوم هم در ایالات متحده و هم در خارجاز آن این بود که پس از جنگ جهانی آلمان و ژاپن به عنوان(به تصویر صفحه مراجعه شود) الگوهای برتر اقتصادی ظهور کردند.
با توجهبه اینکه هیچ امیدی برای مطالعه کلیه صنایع خدماتی وجودنداشت،ایده مطرح شده این بود که مطالعات موردی درخصوص تفاوتهای بهرهوری در صنایع خدماتی میتواند نشاندهد که چرا منطق مرسوم غلط است.
تکمیل این پروژه یک سال به طول انجامید و با تأیید آمارسازمان توسعه و همکاری اقتصادی در این زمینه به پایان رسیدکه سرانه تولید ناخالص ملی در ایالات متحده به میزان زیادیبالاتر از دیگر اقتصادهای پیشرفته بود.
سؤال فراموش شده این است که:علل این تفاوتها چههستند؟چرا مدیران و مالکان این شرکتها تصمیماتی اتخاذ کردهاند که به چنین تفاوتهایی در عملکرد شرکتها و بهرهوری انجامیدهاست؟خوشبختانه،برخلاف بسیاری از تلاشهای انجام شدهدر این حوزه،ما منابع و تجارب لازم برای پاسخ دادن به اینپرسشها را به میزان زیادی در اختیار داشتیم.
و اشتباه در بخش تولید دلیل دیگری که باعث شد ما در ابتدا به سراغ صنایع خدماتیبرویم،فرضیه ما در این خصوص بود که ایالات متحده باید دربخش اقتصادی عقبتر از آلمان و ژاپن باشد.
در اوایل دهه1990،روزنامهها مملو از داستانهایی در مورد این موضوعبودند که چگونه تولیدکنندگان ژاپنی با محصولاتشان به(به تصویر صفحه مراجعه شود) بازار ایالات متحده سرازیر شدهاند و شرکتها و کارگران آمریکاییدر حال از دست دادن شغل خود هستند.
در اواخر پروژه ما در زمینه بخش خدمات،مارتین بایلی20یکی از اقتصاددانان کمیته ارزیابی کار ما،اعلام کرد برخی ازکارهای انجام شده در حوزه اقتصاد حاکی از آن هستند که ایالاتمتحده هنوز هم یک پیشگام مهم در بهرهوری بخش تولید استو از این حیث نسبت به آلمان و ژاپن برتری دارد."