خلاصة:
قالی ایران به عنوان یکی از جلوه های هنر ایرانی به علت برخورداری از قابلیت های هنر اسلامی، محملی برای تجلی مبانی این هنر بوده است. قالیچه های محرابی عصر طلایی هنر قالی بافی ایران یعنی دوران صفوی را می توان نمونه های شاخصی در جلوه گری مظاهر این هنر دانست. این قالیچه ها اغلب با کارکرد مذهبی و برای ادای فرایض دینی بافته می شدند. زمینه این قالیچه ها را اغلب خط نگاره های قرآنی و اسماءالحسنی در هم نشینی با نقش مایه های گیاهی و هندسی پوشانده اند. در این پژوهش با تبیین مفهوم تجلی و جایگاه اسماءالحسنی در هنر اسلامی به بررسی و تحلیل شش نمونه از قالیچه های محرابی عصر صفوی با تاکید بر تجلی حق تعالی در این دست بافته هاپرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که 1) صورت های متنوع تجلی الهی در قالیچه های محرابی مستتر هستندو 2)خط نگاره های به کار رفته در قالیچه های محرابی عصر صفوی حاوی مفاهیم عرفانی و قرآنی در جهت تقرب بیشتر نمازگزار هستند. تحقیق حاضر با استفاده ازمنابع کتابخانه ای و به روش کیفی در گونه تحلیلی-توصیفی به انجام رسیده است.
Iranian carpets as a manifestation of Persian art، due to the capabilities of Islamic art، have been a context for epiphany of this art doctrine. Mehrabi carpets of the Golden Age of Persian carpet-waving arts، Safavid era، can br regarded as the flagship model in the manifestations of this art. These carpets often were woven with religious functions and to fulfill religious obligations. Koranic pictographs and Asma’al Hosna along with plant and geometric motifs have covered the context of this carpets. In this study، the expression of epiphany concept and position of Asma’al Hosna in Islamic art are discussed due to analysis of six samples of the Safavid Mehrabi carpets for emphasizing the epiphany of God in this hand-woven carpets. Our findings suggest that: (i) The various manifestations of the divines epiphany are hidden on Mehrabi carpets; and (ii) The calligraphies used in the Safavid carpets contain mystical and Koranic concepts for better approach of worshipers towards God. This research is accomplished with using library resources and qualitative research methods، i.e. analysis –descriptive ones.
ملخص الجهاز:
"در خصوص چرایی انتخاب نمونههای محرابی قالیهای حاوی خطنگاره و تعداد آنها باید اشاره کرد که:الف) با توجه به اینکه قالیچههای محرابی بهویژه در دوره صفوی اصولا برای انجام فرایض دینی و مذهبی بافته شده و انتخاب نقوش و ساختار ترکیب آنها، بهویژه انتخاب مضمون خطوط و مفهوم مستتر و آشکار در آنها احتمالا مورد تأیید و تصدیق علمای دینی نیز بوده است (بهجهت استفاده از این قالیچهها در مساجد و اماکن مذهبی و عمومی)، در نتیجه اندیشه دینی و رسمی جامعه را بهتر منتقل میکنند و با اهداف این پژوهش ارتباط نزدیکتری دارند.
4 در واقع، قندیل را میتوانبهعنوان نمادی از حضور دائمی حضرت حق در مرکز قالی محرابی دانست و از اینروست که معمولا به عبارت «الله اکبر» منقوش میشود؛ نام الله تجلی اسم اعظم است و همة اسمای الهی را در خود یکجا دارد.
زیرا در هنر اسلامی عوالم قدسی از طریق آثار هنری که بیانی کارکردگرایانه دارند متجلی میشوند، لذا در قالیچههای محرابی دوره صفوی نیز که نمونه اعلای بیان کارکردگرایانة عناصر تزئینی در قالب هنر دینیهستند (با توجه به مفهوم ذکر در اسلام)، اسم الله در قالبآیات قرآنی، اسماء الله و احادیث قدسیبهصورت خطوط، تصاویر و اشکال متجلی شده است، بهطوری که در محتوی بیانگر مفاهیم مذهبی و دینی و در صورت تجسم جمال الهی گردیدهاند.
قالیچههای محرابی دورۀ صفوی نیز به لحاظ برخورداری از عناصر بیانی متنوع از جمله آیات قرآنی، اسماء الهی، ادعیه واذکار مذهبی و بالاخره نقشمایههای نمادین که صورتهای تجلی حق تعالی در خویش را نمایش میدهند، بهعنوان مصنوع هنرمند خلیفه الله از این پدیده مستثنی نیستند."