خلاصة:
نمابرداری برجستهساختن یک یا چند مفهوم از میان مفاهیم یک حوزه شناختی و بررسی رابطه آن با حوزه شناختی و مفاهیم همحوزه آن است. حوزه شناختی شک در میان معرفتشناسان، لغتدانان، منطقیان و مفسران غالبا حوزه معرفت شمرده شده است؛ اما از دیدگاه قرآن حوزه شناختی شک را باید حوزه تردید شامل تردید معرفتشناختی و تردید اعتقادی دانست. به همین دلیل قرآن شک را در دو جهت تردید معرفتشناختی و تردید در اعتقاد به کار برده است. نمابرداری واژگانی شک در قرآن نشان میدهد دستکم در سیزده آیه، شک به حوزه ایمان تعلق دارد و تنها دو آیه را میتوان به نحوی به حوزه معرفت نسبت داد. بدین ترتیب بر اساس نظریه نمابرداری واژگانی، قرآن شک را در تردید اعتقادی نما کرده است و با بررسی رابطه شک با حوزه شناختی آن مشخص میشود که قرآن شک را به معنای عدم تسلیم ناشی از تردید اعتقادی در نظر گرفته است.
Profiling means building one or more concepts from among the concepts of a cognitive field and studying its relation to the cognitive field and other concepts of the same field. Concept of doubt often has been regarded in the cognitive field of knowledge by the epistemologists، linguists، logicians and commentators; but from the Qur’an viewpoint، doubt should be counted in the field of uncertainty which includes epistemological uncertainty and doctrinal uncertainty. Therefore the Qur’an uses the concept of doubt in two dimensions of epistemology and doctrine. Lexical profiling in the Qur’an shows thatat least in thirteen verses doubt belongs to the field of faith and only in two verses it could be related to the cognitive field of knowledge. Based on theory of lexical profiling، the Qur’an profiles doubt in doctrinal uncertainty. Studying the relation between doubt and its cognitive field it gets clear that the Qur’an regards doubt as lack of surrender caused by doctrinal uncertainty.
ملخص الجهاز:
"افزودن این نکته ضروری است که حوزه معرفت با عدم معرفت از لحاظ ماهیت یکسان در نظر گرفته شدهاند؛ به بیان دیگر جهل به عنوان عضوی از حوزه عدم معرفت بدان جهت در حوزه شناختی معرفتنمایان قرار گرفته که از لحاظ مفهومی و مصداقی تفاوت چندانی با سایر اعضای حوزه ندارد؛ بهاینمعناکه همان آثاری که جهل در معرفتشناسی دارد، سایر اعضای حوزه نیز دارند؛ البته ممکن است از لحاظ مفهومی شک و جهل دقیقا به یک معنا نباشند و این طبیعت دو واژه غیر هممعناست؛ همچنانکه واژگان علم و یقین از لحاظ معنایی دارای معنای یکسانی نیستند، اما در یک حوزه قرار میگیرند.
در برخی آیات دربردارنده مفهوم شک، این واژه در مقابل علم، یقین و ظن نما شده است: «و قولهم إنا قتلنا المسیح عیسی ابن مریم رسول الله و ما قتلوه و ما صلبوه و لکن شبه لهم و إن الذین اختلفوا فیه لفی شک منه ما لهم به من علم إلا اتباع الظن و ما قتلوه یقینا: و گفتارشان که "ما، مسیح عیسی بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم" درحالیکه نه او را کشتند و نه بر دار آویختند، لکن امر بر آنها مشتبه شد و کسانی که در مورد [قتل] او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی میکنند و قطعا او را نکشتند» (نساء: 157).
همین معنا را صحاح و بسیاری از منابع لغت درباره واژه تدارک آوردهاند؛ 1 بنابراین معنای فراز «ادارک علمهم فی الآخرة» مطابق آنچه ابنعاشور آورده، چنین میشود که علم کافران در حتمیبودن وقوع قیامت مرتب افزایش مییابد تا به نهایت خود میرسد و مرتب شواهد علمی یکدیگر را تقویت میکنند تا اینکه هیچ تردیدی از نظر معرفتی در باب وقوع قیامت باقی نمیماند؛ اما با این حال کافران در تصدیقکردن و ایمانآوردن به آن در حالت تردید باقی میمانند."