خلاصة:
در این جستار با رویکرد رده- نقشی به بررسی نفی معیار (ساختاری) در نظام زبان فارسی خواهیم پرداخت. بدین منظور انواع روشهای نفی در زبان فارسی در ساختهای خبری، امری، وجودی و کاربرد ضمایر نکره منفی بر اساس معیارهای ردهشناختی مورد بررسی قرار خواهند گرفت. در این خصوص از آراء ردهشناسانی همچون میستامو (2005، 2007) بهره خواهیم برد که با رویکرد رده-نقشی، انواع روشهای نفی در زبانهای مختلف را مورد بررسی قرار داده و بر اساس معیارهای ردهشناختی به دستهبندی زبانهای موردمطالعه پرداخته و درصدد تبیین نقشی بر تنوعات زبانها در خصوص کاربرد نفی برآمدهاند. دادههای مورد نظر پژوهش نیز که حاوی جملاتی با کاربرد انواع نفی در زبان فارسی است، عمدتا نمونه جملات روزمره میباشند که بیشتر بر اساس شمّ زبانی خود نگارنده و یا از مقالات و کتابهایی که در این زمینه نگارش شدهاند جمعآوری گردیدهاند. نتایج نشان میدهد ازآنجاکه وجود انواع نفی متقارن و نامتقارن در زبانها را میتوان به انگیزههای نقشی و کاربردشناختی مرتبط دانست، در زبان فارسی روش معمول و رایج نفی، نوع متقارن میباشد که ارجح بودن نوع نفی متقارن در یک زبان نشان از غلبه اصل اقتصاد و گرایش به وحدت و انسجام بیشتر در آن زبان است.
ملخص الجهاز:
"3- مبانی نظری پژوهش با توجه به اینکه موضوع پژوهش حاضر بررسی نفی معیار 1 (نحوی یا ساختاری) با رویکرد رده- نقشی در زبان فارسی است، لذا ابتدا به معرفی انواع نفی و طرح آراء ردهشناسان بهخصوص میستامو و Standard negation ردههای زبانی که بر اساس مطالعات ردهشناسی مشخصشده است میپردازیم، سپس در بخش بعدی به بررسی نفی در فارسی، تبیین جایگاه آن و دستهبندی ردهشناختی زبانها پرداخته میشود.
3-1- نفی معیار نفی معیار اصطلاحی است که اول بار پاینه (1985) آن را به کاربرد و اشاره دارد به یکی از روشهایی که هر زبان برای منفی کردن بندهای اصلی خبری خود از آن استفاده میکند، مسیتامو (2005: 42) Kato Lawler Lobner Haspelmath Givon تعریفی صوری نقشی از نفی معیار ارائه میدهد: «ساخت نفی معیار ساختی است که نقش آن تغییر بند اصلی خبری است، بندی که گزاره p را بیان میکند بهگونهای که بند تغییریافته گزارهای را خلاف ارزش صدق p بیان کند، یعنی نه p ...
شایان ذکر است که با توجه به اینکه رایجترین روش نفی در زبانها، نفی معیار به شکل متقارن است، نفی نامتقارن نیز به دلیل نوعی انگیزۀ نقشی صورت میگیرد و آن تمایل و گرایش زبانها به انسجام و وحدت زبانی است که به دنبال اصل اقتصاد مطرح میشود، لذا این گرایش زبانها در حفظ انسجام میتواند عامل تقارن در کاربرد نفی در جملات زبان باشد.
در این رده با توجه به اینکه ضمیر نکره ذاتا مفهوم منفی دارد، اما برای منفی کردن جمله به روش نفی معیار نیز نیاز هست که 5 زبان در این ردۀ زبانی قرار داشتند، مانند نمونه (51) در زبان فارسی که علاوه بر ضمیر «هیچ» فعل اصلی جمله نیز منفی شده است."