خلاصة:
نظریه ملاصدرا درباره چگونگی آفرینش و تکامل انسان یعنی حدوث جسمانی نفس و
بقای روحانی آن در کنار نظریه حرکت جوهری نفس و استکمال تدریجی آن، چشم اندازی
ژرف پیش روی محققان می گشاید. بر اساس این مبانی می توان نظریه ای فلسفی به معنای دقیق
متافیزیکی آن، درباره تعلیم و تربیت سامان بخشید. هدف مقاله علاوه بر استقصاء این مبانی و
تحلیل نقش آنها در فرایند تربیت، آن است که نشان دهد امکان تاسیس یک تئوری جامع
فلسفه تعلیم و تربیت آنگونه که نیازهای نهاد اجتماعی آموزش و پرورش را اقناع سازد
صرفا بر پایه آرای وی محل تردید است. به نظر ملاصدرا تحول آدمی بر اثر تربیت، ناشی از
علوم اکتسابی در کنار استعداد شخصی تحقق می یابد. بر همین اساس آموزش برای آحاد مردم
به فراخور توانایی جسمی ذهنی آنها فریضه ای اخلاقی و الهی شمرده می شود. از نظر
ملاصدرا اگر علوم جدیدی که شخص فرا می گیرد یا به متعلمان القا می شود، مرتبط با حقایق
متعالی هستی و روح آدمی باشد وی را به راستی "انسان تر" می سازد. ملاصدرا همه علوم را
در یک سطح از اهمیت و ارزش قرار نداده و به حسب موضوع ، معارف فلسفی را که نهایتا
در خدمت خداشناسی و خودشناسی به کار می آید در صدر می نشاند. روش این پژوهش بنا
بر ماهیت نظری آن توصیفی تحلیلی است.
ملخص الجهاز:
"جایگاه تعلیم و تربیت در اندیشه ملاصدرا ملاصدرا مفصلترین کتاب خود یعنی اسفار اربعه را در فلسفه و حکمت الهی نگاشته است اما هم در آن کتاب و هم در دیگر آثار خود، غایت اصلی و مقصد نهایی از تعلیم حکمت را نیکبختی و سعادت آدمی میداند که این غایت در تقرب به حق تعالی تحقق مییابد و از طریق تحصیل و تعلیم معارف حقه حکمی و عرفانی و تربیت اخلاقی میسور و ممکن میگردد: «و لنوع الانسان کمال خاص لجوهر ذاته و حاق حقیقته سبق به علیها سابق و هو الاتصال بالمعقولات و مجاوره الباری و التجرد عن المادیات و تلک الخاصیه إنما تحصل بالعلوم و المعارف مع انقطاع عن التعلق بالزخارف »: و برای نوع انسان کمالی هست که به جوهر ذات و اصل حقیقت او اختصاص دارد به گونه ای که هیچ موجودی [در آن کمال ] بر او پیشی نگرفته و آن رسیدن به معقولات و تقرب به خالق و رهایی از مادیات است و چنین ویژگی صرفا از راه اکتساب علوم و معارف همراه با قطع وابستگی از زینت های [دنیوی] به دست میآید.
برخی از محققان معتقدند که "تأسیس نظام فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی ـ در مسیر تولید علوم انسانی اسلامی ـ بر اساس حکمت متعالیه ملاصدرا، مطلوب و امکانپذیر است " (بهشتی، ١٣٨٦: ٢٦)؛ اما به نظر میرسد تلاشهایی که برای این منظور انجام شده است یا میشود، شامل تقریر و ایضاح مفاهیم فلسفی مرتبط با معرفت شناسی و نظریه های کلان وی دربارة علم النفس و انسانشناسی از جهت جایگاه او در هستی و علل سعادت و شقاوت آدمی و توصیه های ارزشمندی که برای رسیدن به کمالات معنوی و نجات از خذلان ابدی است ."