خلاصة:
در این مقاله سعی شده از منظری گفتمانی به تابلوی «عصر عاشورا» اثر استاد محمود فرشچیان نگریسته شود. بدین معنی که ایده و دیدگاه هنرمند که در بطن اثر مستتر است به عنوان معیاری برای واکاوی اثر در نظر گرفته شود. دو موضوع مهم در این مقاله بررسی شده، اول گفتمانهای موجود در زمینه عاشورا و قیام امام حسین(ع) دستهبندی و سپس ارتباط تابلوی عصر عاشورا با این گفتمانها مشخص شده است. سوال آن است که این هنرمند به کدام گفتمان عصر خود نزدیک بوده و متاثر از کدام رویکردها یا متفکران است؟ نویسندگان نتیجه میگیرند که گونههای گفتمانی مطرح در خصوص عاشورا را میتوان به سه گونه عامیانه، روشنفکرانه و عرفانی تقسیم کرد. باتوجه به تم و عناصر اصلی تابلوی عصر عاشورا، ایده و دیدگاه نقاش را باید به گونه گفتمانی اول یعنی گفتمان عامیانه نزدیک دانست.