خلاصة:
ساختارگرایی یکی از روشهای تحلیل متن استت. در این روش، تقابلهای دوگانه یکی از
اساسیترین بنیانهای آن به شمار میآید. ساختارگرایان برآنند که عملکرد بنیادین ذهتن انستان،
خلق تقابل است که زیربنای هر فرهنگی را تشکیل میدهد. درواقع کنشهای فرهنگی ما از ایتن
تقابلهای دوگانه نشات میگیرد و تقابل واژگانی و اندیشه متباین را در درون ختود نهفتته دارد.
این مقاله به شیوة تحلیلی توصیفی برآن است که با همین رویکرد به بررستی بهارستتان جتامی
بپردازد که جلوه گاه اندیشه های اجتماعی، اخلاقی و عرفتانی استت و استاس حکایتهتای آن را
تقابل بنیان مینهد. در این سخن ضمن تبیین اندیشته و بنیتان خاستتگاه حکایتهتای جتامی در
سطح ژرفساخت به بیان تقابل در روساخت و سطح زبانی نیز پرداخته میشود. ستوال اصتلی
پژوهش این است که خوانش متن بهارستان جامی تا چته میزان ارزش ادبتی آن را بیشتتر
می نمایاند.
ملخص الجهاز:
"در ابتـدای روضـۀ دوم جامی با رویکرد دوری از دنیا، اختیار و تدبیررا از انسان سـلب نمـیکنـد و کوشـش را برای رسیدن به هدف مؤثر میداند و سیطرة جبر مطلق بر انسان را بر نمیتابد: خوش آنکـه بـه تـرک خـط فـانی بکنـی تـــدبیر بقـــای جـــاودانی بکنـــی کوشــش بکنــی و هرچــه بتــوان دانســت دانی پس از آن هر چـه تـوانی بکنـی (همان : ٣٧) بـه همـین دلیـل عـلاوه بـر تغییـری کـه در محتـوا و ژرف سـاخت داسـتان رخ میدهد، میتوان تأثیر این رویکرد را در روساخت نیز مشاهده کنیم : قبول / نفور جان / تن تنگنا / گشاده زندان / نزهتگاه جاودانی/ فانی خندان / آشفته خردمند / بیخرد دوست / دشمن کریم / لئیم بزرگی/ ذلت کریم / سفله زن / مرد ناقص / کامل دوستی/ دشمنی بد / نکو نهفتن / افشا عدل / ظلم که / مه گرسنه / سیر سر به مهر/ فاش نشستن / برخاستن سر / گفتنی ظهار / پوشیده فاش / نهان ضعف / قوت سفید سیاه ظلمت / نور پیری/ جوانی دیدنی/ نادیدنی علاج /بیماری اختیار / اضطرار پخته / خام توانگر / درویش بیشی/ کمی پرباری/ سبکسار خشک / تر کسان / خسان نعمت / آفت زوال / جاودانه دوست / خصم پاکیزه / گناهکار شریف / خسیس تاریکی/ ظلام عدل / جور درویشی/پادشاهی در حکایت اسکندر رومی، که در اوان جهانگیری به حیله حصاری را کشوده بـود و فرمان به ویران کردنش داده بود، میگویـد: « در آنجـا حکیمـی اسـت دانـا و بـر حـل مشکلات توانا» (همان : ٣٧)."