خلاصة:
هدف از این مقاله بررسی نقش مالیاتهای غیرمستقیم زیستمحیطی بر روی کیفیت محیط زیست در مدل رشد درونزا است. برای این منظور با استفاده از یک مدل سه بخشی شامل خانوار، بنگاه و دولت و تعریف تابع کیفیت محیط زیست، مقادیر بهینه متغیرها در مدل تعادل عمومی استخراج گردید و با استفاده از روش کالیبراسیون نقش مالیات بر عایدی سرمایه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد مالیات بر عایدی سرمایه منجر به کاهش مصرف و کاهش سرمایه میشود. همچنین افزایش نرخ مالیات بر عایدی سرمایه باعث افزایش درآمدهای مالیاتی دولت و تأمین هزینه جبران آلودگیها شده و در نتیجه کیفیت محیط زیست افزایش پیدا میکند. باید توجه داشت که جریان هدایت سرمایه در تغییر کیفیت محیط زیست مؤثر میباشد. همچنین نتایج نشان داد که افزایش سرمایه در راستای افزایش تکنولوژیهای سازگار با محیط زیست نبوده است زیرا همزمان با افزایش کیفیت محیط زیست، سرمایه کاهش پیدا کرده است. لذا باید آثار مثبت و منفی مالیات-ها با دیدی همهجانبه مدنظر قرار گیرد تا ضمن بهرهبرداری از منافع آن، از کیفیت محیط زیست نیز کاسته نشود و در سیستم اقتصادی اختلالی ایجاد نکند.
The aim of this paper is study the role of indirect environmental taxation in endogenous growth model on environmental quality in Iran. For doing so، has used simulation of three section economic model and definition environmental quality function and the optimal level of variable in general equilibrium model determined and used a calibration method to studding the role of taxation on capital gains. The result showed that capital gain tax reduces consumption and capital. Increase capital gain tax rate increases government tax revenue and provide compensation of pollution، thus increasing the quality of environment. It should be note that the flow of capital is effective on change the quality of the environment. The results suggest that increase in capital in order to increase the environmental technologies is because it coincides with increase in the quality of the environment، decrease the capital. Therefore، the positive and negative effects of taxes should be considered with a comprehensive view in order not to reduce the quality of the environment and not create disorder in the economic system.
ملخص الجهاز:
برای این منظور با استفاده از یک مدل سه بخشی شامل خانوار، بنگاه و دولت و تعریف تابع کیفیت محیط زیست، مقادیر بهینه متغیرها در مدل تعادل عمومی استخراج گردید و با استفاده از روش کالیبراسیون نقش مالیات بر عایدی سرمایه مورد بررسی قرار گرفت.
بدین منظور با استفاده از یک مدل تعادل عمومی و تعریف تابعی برای کیفیت محیط زیست، اثر مالیات بر بازدهی سرمایه با تأکید بر کیفیت محیط زیست مورد بررسی قرار میگیرد و با توجه به اینکه تأمین مخارج برای کاهش آلودگیها و بازیافت بر عهده دولت است، مخارج زیستمحیطی به عنوان هزینهای برای دولت در نظر گرفته شده است.
هدف مطالعه بررسی این است که آیا مالیات بر عایدی سرمایه میتواند با تغییر عرضه سرمایهگذاری در تکنولوژیهای ناسازگار با محیط زیست بر کیفیت محیط زیست اثر گذار باشد؟ 3- مروری بر مطالعات انجام شده در مطالعات زیادی با هدف قرار دادن آلودگیها، سیاستهای دولت به خصوص مالیاتهای زیستمحیطی در راستای کاهش آلودگیها مورد بررسی قرار گرفته شده است.
مطالعات خارجی مختلفی در خصوص اثرات جانبی مالیات بر بازدهی عوامل بر روی کیفیت محیط زیست انجام شده است به چند مورد اشاره میشود: مویج و بونبرگ (1994) اثر تداخل مالیاتی با یک مالیات زیستمحیطی را در یک مدل تعادل عمومی مورد مطالعه قرار دادهاند.
در مطالعه حاضر، با تمرکز بر مالیات بر بازدهی عوامل تولید، مخارج زیستمحیطی به عنوان هزینهای برای دولت در نظر گرفته شده است تا امکان بررسی اثرات جانبی مالیاتها با دیدی همهجانبه بر روی کیفیت محیط زیست فراهم شود.
The optimal environmental tax in a generalized growth model with clean technology diffusion and environment quality: The case of Iran.