خلاصة:
ابنسینا بر اساس وجودشناسی، خداشناسی را تبیین میکند و برای اثبات خدا استدلالی مبتنی بر وجودشناسی بیان میکند. اصل مهم وجودی او تمایز میان وجود و ماهیت است. بر اساس این تمایز، موجودات به دو قسم واجب و ممکن تقسیم میشوند. در واجبالوجود تمایز وجود و ماهیت بیمعناست و در ممکنات چنین تمایزی برقرار است. پرسش اولیه این است که ابنسینا چه تصوری از خدا دارد؟ مفهوم خدا نزد او چیست؟ ویژگیهای آن کدام است؟ مفهوم خدا نزد ابنسینا با دو بیان مطرح شده است «الحقیقه الأول الإنیه» و نیز «واجبالوجود ماهیته آنیته». حال پرسش اصلی این است که این دو عبارت در نتیجة بحث چه تفاوتی باهم دارند؟ آیا اینکه یکبار ابنسینا واجبتعالی را «انیّت محض» میداند و در جای دیگر از عینیت وجود و ماهیت او سخن میگوید به تناقضگویی دچار نشده است؟ در این نوشتار برآنیم پس از بررسی این دو عبارت به حل این مسئله بپردازیم و برای این امر، از تحلیل ویژگیهای واجبالوجود نیز بهره میگیریم.
ملخص الجهاز:
"حال شق دوم، اگر وجود لازمة چیزی دیگر خارج از ذات او باشد و وجود واجب معلول امری خارج از ذات واجبتعالی است لازم میآید واجبالوجود در وجود خود نیازمند به غیر باشد و این با وجوب وجود سازگار نیست (ابنسینا، 1371: 287؛ ابنسینا، 1418: 367-368؛ بهشتی، 1387: 230-231) ابطال این شق نیز به نوعی به ماهیت نداشتن واجبتعالی میانجامد؛ زیرا گفتیم امر ماهیتدار، معلول است و معلول نیز وجودش را از علت میگیرد.
3. 4 دلیل سوم ابنسینا هم در الهیات شفا و نیز تعلیقات بر ماهیتنداشتن واجب این دلیل را آورده است؛ در بحث از اینکه در واجبالوجود ترکیب راه ندارد و و اصولا تعریف حدی و نیز برهانی برای واجبالوجود وجود ندارد، مفهوم واجبالوجود را «انیت محض» دانسته و چنین استدلال میکند: واجبالوجود دارای جنس نیست؛ زیرا واجبالوجود دارای ماهیت نیست، و آنچه دارای ماهیت نباشد دارای جنس نخواهد بود چراکه جنس در جواب ماهیت میآید.
ابنسینا در فصل ششم مقالة دوم الهیات نجات، واجببودن از جمیع جهات واجبتعالی را چنین بیان میکند: واجبالوجود بالذات، از همة جهات واجب است اگر از حیثی واجب و از حیث دیگر ممکن باشد، وجود و عدم این جهت ممکن، معلول علتی خواهد بود.
6. دو عبارت «الأول الحقیقه أنیه» و «الواجبالوجود الماهیه آنیته» هر دو اشاره به این دارند که واجبالوجود ماهیتی که غیر از انیتش باشد و وجود بر آن عارض شود ندارد، و هر دو بیانکنندة یک مسئله هستند: نفی ماهیت به معنای «مایقال فی جواب ماهو» از واجبالوجود، و منزهکردن او از هرگونه ترکیب، و اثبات یگانگی و بساطت مطلق اوست."