خلاصة:
افسانه ها و قصه های عامیانه تجلیگاه فرهنگها و سنتهای کهن جوامع بشری است. گروهی از
پژوهشگران با تکیه بر آثار مکتوب و به جا مانده از اسطوره ها و افسانه های کهن به تحلیل
جنبه های مختلف آن پرداخته اند. از جمله این پژوهشگران ولادیمیر پراپ است که به کشف و
استخراج ساختار قصه های عامیانه روس پرداخت و کارکردهای مشخص و معینی برای این
قصه ها برشمرد. آلژیرداس ژولین گرماس نیز با استفاده از مفهوم کنشگر به مختصر کردن نظریه
پراپ پرداخت و به طرح الگویی درباب کنشگران روایت پرداخت. در این پژوهش با اتکا به
الگوی کنشگران گرماس، حکایت «دلیله محتاله و علی زیبق» بررسی شده است. این حکایت
به دلیل تنوع شخصیتها و کارکردهای تاثیرگذار هریک از آنها، امکان فراوانی در زمینه تحلیل
حوزه های کنشی دارد. بر اساس این پژوهش مشخص شد که الگوی تکرار شونده سایر قصه ها
درباب حوزه های کنشی، در این حکایت نیز مشاهده میشود ولیکن ویژگی تمایزبخش این
حکایت در گفتمانی است که این اثر در دل آن شکل گرفته است و آن گفتمان دینی است.
ملخص الجهاز:
"این پـیرفـت فقـط در راسـتای بازگرداندن شخصیت اصلی به شکل آدمی و نجات او و روایت از چـالش پـیش آمـده است که البته در این میان ، خرده ساختارهایی که برگرفته از گفتمانی فرامتنـی اسـت در متن حاضر میشود که همان حضور دختر سقطی و کنیزک او و ازدواج هر دوی آنها به همراه قمر دختر عذره یهودی و زینب دختر دلیله محتاله با علی مصری اسـت ؛ بـا ایـن (رجوع شود به تصویر صفحه) نکته قابل توجه این است که از آنجا که کنیزک جادو آموختن را به دختر سـقطی بـا شرط اینکه دختر هیچ کاری بیمشورت او نکند و با هرکس که ازدواج کرد، کنیزک نیـز با او ازدواج کند به نوعی در جایگاه کنشگر رقیب یا مخالف دختر سقطی قرار میگیـرد ولی از آنجا کـه همـین شـخص ، شـیوه جـادو را بـه او میآمـوزد و در نهایـت نیـز بـا وردخوانی بر آب ، علی مصری به شکل آدمی باز میگـردد در جایگـاه کنشـگر یـاریگر قرار میگیرد و در سطحی فراتر از آنجا که دختر سقطی و کنیزک بـا ایـن کـنش ، نقـش یاریگر را در داستان پذیرا میشوند، این الگو به شکل دیگری نیز ارائه میشود: (رجوع شود به تصویر صفحه) با کنش تأثیرگذار دختر سقطی و کنیزک، بحران داستان به افول میرسـد و بـا ورود قمر دختر عذره یهودی، که از اسلام آوردن و کشتن پدرش خبـر مـیدهـد، بزرگتـرین نیروی شر بکلی از داستان خارج میشود."