خلاصة:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نگرش به جهانی شدن با دو مولفه سلامت یعنی سلامت اجتماعی و اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که با روش طبقه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های نگرش به جهانی شدن و سلامت را تکمیل نمودند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نگرش به جهانی شدن و سلامت اجتماعی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بین نگرش به جهانی شدن و اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل رابطه معنادار و منفی وجود داشت. بین نگرش اجتماعی و اقتصادی به جهانی شدن و میزان استفاده از محصولات صنعتی با سلامت اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. بین نگرش فرهنگی به جهانی شدن و سلامت اجتماعی رابطه منفی و معنادار وجود داشت. بین نگرش سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و میزان استفاده از فناوری های ارتباطی، محصولات صنعتی، فرهنگی و تبلیغات تجاری با متغیر اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل رابطه منفی و معنادار وجود داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که دو متغیر نگرش اجتماعی و نگرش فرهنگی به جهانیشدن در مجموع 14 درصد از واریانس سلامت اجتماعی را تبیین می کنند. متغیرهای میزان استفاده از فناوری های ارتباطی، نگرش فرهنگی به جهانی شدن و میزان توجه به تبلیغات تجاری در مجموع 10 درصد از متغیر اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل را تبیین کرد. یافته ها حاکی از اثرات دوگانه جهانی شدن است. بدین معنی که هرچند جهانی شدن، سلامت اجتماعی را اندکی بهبود داده است اما موجب گرایش بیشتر به استفاده از داروها، موادمخدر و الکل شده است.
ملخص الجهاز:
"جهانیشـدن با تمام ابعاد و مؤلفه های نگرشـی (از قبیل نگرش سـیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی) و مؤلفـه هـای ابزاری خود (از قبیـل فناوریهای ارتباطی، محصـــولات صـــنعتی و فرهنگی و تبلیغـات تجاری) بر تمامی کنشـــگران اجتماعی و از جمله دانشـــجویان به عنوان یکی از مهم ترین و جوان ترین اقشـار جامعه تأثیر میگذارد و ســلامت اجتماعی و یا اجتناب از داروهـا، موادمخـدر و الکـل را در بین آنـان تحـت تـأثیر قرار میدهـد.
همچنین نتـایج نشـــان داد کـه بین برخی از مؤلفـه هـای جهـانیشـــدن یعنی نگرش ســـیاســـی، اقتصـــادی و فرهنگی به جهانیشـــدن و میزان اســـتفاده از فناوریهای ارتباطی، محصـــولات صـــنعتی، محصـــولات فرهنگی و تبلیغـات تجاری با متغیر اجتناب از داروها، موادمخـدر و الکـل رابطـه منفی و معنادار وجود دارد.
با توجه به مدل علمی والاس در 1 کتاب «منطق علم در جامعه شــناســی» (والاس ، ١٩٧٤) میتوان این نظریه گیدنز را از ســطح زنـدگی روزمره و هویـت هـای فردی بـه مؤلفه های ســـلامت تعمیم داد و چنین بیان کرد که جهانیشـدن و شــرایط ســاختاری آن بر سـلامت کنشــگران اجتماعی و از جمله دانشــجویان تأثیر میگذارد.
جهانیشـــدن با افزایش آگاهیهای بهداشـــتی، رفاهی و اجتمـاعی در بین دانشـــجویان از طریق رســـانه های ارتباطی و همگانی و تولید محصـــولات صــنعتی، فرهنگی و اقتصــادی، ســلامت اجتماعی را افزایش داده اســت اما از طرفی دیگر با آســان شــدن دســترســی به دیگر مکان ها، گســترش و افزایش ســرعت حمل و نقل و حذف واسطه گری موجب افزایش استفاده از داروها، موادمخدر و الکل شده است ."