ملخص الجهاز:
"بر ضد استفاده از راوی اول شخص در داستان کودکان،دیدگاههای تعصبآمیزی وجود دارد(که گذشته از دلایل دیگر،توجیهی است برای این حقیقت که چرا بیشتر اقتباسها از رمانهای بزرگسال برای کودکان مانند رابینسون کروزونه و سفرهای گالیور، از اول شخص به سوم شخص تغییر یافته است) وجود داستانی ویژهء کودکان که ترکیبی از چند نوع داستانی مذکور باشد،به ویژه وقتی پای اهداف تربیتی در میان است،اذعان و تأیید نشده است.
چنین فرض میشود که داستان کودکان، از روایت مبتنی بر توالی زمانی استفاده میکند و حوادث کمابیش با نظمی یکسان،چنان که اتفاق افتادهاند،ترسیم میشوند است رویاها و آروزهای مردم را از ذهن آنان بیرن کشیده،به صورت انرژیی درآورد؛همچون آزمایشهایی علمی که در داستان«سپیده شمالی» انجام میشود؛با این تفاوت که داستان«سپیده شمالی»را به سبب ویژگیهای سبکی کلی،نه داستانی علمی تخیلی،بلکه داستان سحر و جادو میدانیم.
بر ضد استفاده از راوی اول شخص در داستان کودکان، دیدگاههای تعصبآمیزی وجود دارد(که گذشته از دلایل دیگر،توجیهی است برای این حقیقت که چرا بشتر اقتباسها از رمانهای بزرگسال برای کودکان مانند رابینسون کروزئه و سفرهای گالیور،از اول شخص به سوم شخص تغییر یافته است).
اگرچه روایت قهرمانی(حماسی) سنتی که شامل ادبیات سنتی کودکان نیز میشود، تعصب خاصی بر وجود موضوعی یگانه و وابسته به جهان(داستان)دارد،در روایت مدرن،این وحدت از بین رفته و جای خود را به چند صدایی،بین الاذهانیت،راویان غیر قابل اعتماد،چند طرحی،چند فرجامی و غیره داده است،همان طور که لیندا هاچسون خاطر نشان میکند،ادبیات معاصر از کاربرد راوی آگاه به همه چیز و همه جا حاضر سوم شخص،خودداری کرده است و در عوض،صدای راوی را در مکالمه با مخاطب مفروض،به گوش میرساند."