خلاصة:
ما در این مقاله این امر را بررسی میکنیم که آیا اجتناب از پرداخت مالیات برای تامین مالی خارجی جایگزین می شود، و همچنین مقررات زدایی بانکداری میان دولتی را، بعنوان یک شوک شبه خارجی (بظاهر خارجی) بررسی مینماییم به منظور آزمودن این امر که آیا شرکت ها، پس از رفع محدودیت های بانکی، به دلیل دسترسی ارزان تر و آسان تر به اعتبار از بانک ها، کمتر اقدام به روش های اجتناب از پرداخت مالیات میکنند. ما هیچ شواهد تجربی، برای حمایت از این رابطه جایگزین ، حتی برای شرکت هایی با محدودیت های مالی بالاتر و یا شرکت هایی با وابستگی بیشتر به تامین مالی خارجی، پیدا نمی کنیم .
ملخص الجهاز:
"منظور بررسی این امر که آیا ارتباط جایگزینی برای شرکت های دارای محدودیتهای مالی بالاتر وجود دارد، ما نمونه را بر اساس سطوح محدودیت های مالی شرکت ها، به دو زیرگروه تقسیم میکنیم و مدل پایه با استفاده از زیر نمونه ها اجرا میشود و نتیجه گیری میشود که مقررات زدایی بانکداری بین دولتی، هیچ تاثیر قابل توجه ای بر اجتناب از پرداخت مالیات شرکت ها ندارد، حتی برای شرکت هایی که با 1 محدودیت های مالی بالاتری مواجه هستند.
به طور خلاصه ، اینکه مقررات زدایی بانکداری بین دولتی، بر رفتار اجتناب از پرداخت مالیات شرکت ها، تأثیر قابل توجهی داشته باشد، حتی هنگامیکه با محدودیت های مالی مواجه هستند یا به شدت وابسته به سرمایه گذاری خارجی هستند، یافت نشده است .
به طور خلاصه ، ما به پیش بینی این امر میپردازیم که در دولت هایی که پس از مقرارات زدایی میان دولتی شرکت ها، بیشتر برای شاخه ای شدن (منشعب شدن ) آزاد هستند، احتمال کاهش روش های اجتناب از پرداخت مالیات آنها وجود دارد، زیرا دسترسی آسان تر به وام های بانکی با هزینه پایین تر است .
٥. آزمون های زیرنمونه همانطور که پیشتر بحث شد، اگر چه آزمون های پایه هیچ نتایج قابل توجهی برای شاخص RS نشان نمی دهد، ما اینگونه فرض میکنیم که شرکت های دارای محدودیت های مالی بالا، بیشتر احتمال دارد که بوسیله مقررات زدایی میان دولتی، تحت تاثیر قرار گیرند، زیرا دسترسی آسان تر به وام های بانکی ، پس از مقررات زدایی، ممکن است محدودیت های مالی آنان را کاهش دهد و پس از آن اقدامات اجتناب از پرداخت مالیات آنها تغییر نماید."