خلاصة:
روش مطالعات تاریخی و فلســفه نظری تاریخ و تاملات عقلانی و فلسفی درباره علم تاریخ و تاریخ نویسی در قرون نخستین اسلامی به چنان پیشرفت و ترقی دست یافت که هم در جهان دانش آن روز و هم در آینده علوم انســانی در ایران و جهان نظیر پیدا نکرد. مورخان، دانشــمندان و فیلسوف ـ مورخانی چون مســعودی، بیرونی و ابوعلی مسکویه ضمــن طــرح برخی مفاهیم پایه ای و نظــری درباره تاریخ و علم تاریــخ، با رویکردهای فلســفی و عقلانی و روش های پیشــرفته با روایت ها و اخبار تاریخی و روش های سنتی تاریخ نویســی برخورد کردند. فلســفه نظری تاریخ و روش هایی چون اســتقرا و قیاس و تطبیــق و مقایســه در مطالعات تاریخی توام با نقد تاریخــی و بهره گیری از علوم معین و کمکــی تاریــخ و نیز بهره گیری از منطق و شــیوه های علوم طبیعــی و تجربی در نزد این مورخان اســلامی چشم انداز های بسیار روشنی در آینده تاریخ و تاریخ نویسی و مطالعات تاریخی و اجتماعی در جهان اســلام ترســیم نمود. با افول جریان علم گرا و خردورز درجهان اســلام از قرن 6 به بعد این روش ها و الگوهای نظری در مطالعات تاریخی نیز رو به افول نهاد. اکنون می توان در بررسی بنیادها و پایه های فلسفی و عقلانی علوم انسانی و تاریخ به این الگوها و روش ها بازگشــت و آن ها را بازنمایی و بازخوانی نمود. این مقاله به بررسی و مطالعه روش ها و الگوهای نظری مورخان و متفکران اسلامی و ایرانی درباره تاریخ و تاریخ نویسی و تحول آن می پردازد.
ملخص الجهاز:
ir چکيده روش مطالعات تاريخي و فلســفه نظري تاريخ و تأملات عقلاني و فلسفي درباره علم تاريخ و تاريخ نويسي در قرون نخستين اسلامي به چنان پيشرفت و ترقي دست يافت که هم در جهان دانش آن روز و هم در آينده علوم انســاني در ايران و جهان نظير پيدا نکرد.
فلســفه نظري تاريخ و روش هايي چون اســتقرا و قياس و تطبيــق و مقايســه در مطالعات تاريخي توأم با نقد تاريخــي و بهره گيري از علوم معين و ِ کمکــي تاريــخ و نيز بهره گيري از منطق و شــيوه هاي علوم طبيعــي و تجربي در نزد اين مورخان اســلامي چشم اندازهاي بسيار روشني در آينده تاريخ و تاريخ نويسي و مطالعات تاريخي و اجتماعي در جهان اســلام ترســيم نمود.
اين مقاله که بهتر است درآمدي به روش شناسي تاريخي و فلسفه تاريخ در قرون نخستين اسلامي قلمداد گردد، سعي دارد جلوه اي از تمدن و فرهنگ درخشان ايراني و اسلامي را در ساحت روش هاي تحقيق در مطالعات اجتماعي و تاريخي به بحث بگذارد.
به لحاظ محتوايي نيز اتفاقي افتاد که ديگر در تمدن اسلامي تکرار نشد و آن طرح روش هاي علمي و مباحث نظري و تئوريک و انتقاد تاريخي در تاريخ نگاري ايراني و اســلامي بود.
ديدگاه هاي مســکويه ، بيروني ، رويکردهاي مســعودي و توجه ابن خلدون به ماهيت علمي تاريخ و فلســفه تاريخ و جامعه شناســي گواه روشني است بر وضع درخشان فکري در تمدن ايراني و اسلامي .