خلاصة:
علوم انســانی، به علومی گفته می شــود که موضوع اصلی آن ها اندیشــه و رفتار انسان است، ضمن اینکه فاعل شناسایی نیز خود انسان است. از این رو، کل هویت علوم انسانی تحت تاثیر اندیشــه و رفتار فردی و اجتماعی آدمی قرار می گیرد که نتیجه آن متاثر شــدن علوم انســانی و اجتماعی از ذهنیت ها و نگرش های انســان است. اسلام به مثابه دینی که دارای آموزه های مهمی در تامین سعادت دنیوی و اخروی مسلمانان است، توجه خاصی بــه ارائه جهان بینی اســلامی دارد. برای این منظور در آموزه های اســلامی موارد متعددی ملاحظه می شــود که آن ها تلاش دارند تا نگرش و دیدگاه انســان مســلمان را نسبت به مقولات اساسی چون خدا، خود انسان، جهان، انسان های دیگر، حیات فردی و اجتماعی و موارد مشابه شکل دهند. و در عین حال به آیات و روایاتی برمی خوریم که هم اندیشه و رفتار فردی و اجتماعی و برخی قانونمندی های مهم آن را در زندگی او بیان می کنند. در واقع آموزه های اســلامی نه تنها در شکل گیری جهان بینی انسان دارای نقش موثر هستند،
بلکه به منظور تامین ســعادت دنیوی و اخروی او قانون های کلی را برای حیات فردی و اجتماعــی وی بیــان می کنند. حال از آنجا که محور موضوعی علوم انســانی و اجتماعی، اندیشه و رفتار انسان است و اسلام در تامین موارد مزبور دارای آموزه های زیادی است، می توان این آموزه ها را در عناصر و مولفه های مهم علوم انسانی و اجتماعی وارد ساخت تا آن ها رنگ اســلامی به خــود گیرند. یعنی با نظر به اهمیــت متغیرهایی چون موضوع، روش، غایت، قوانین و تئوری ها، مبانی و پیش فرض ها، کاربردها و مســئولیت های ناشی از علــم، می تــوان موارد مذکور را تحــت تاثیر آموزه های اســلامی بازتعریف کرد که در این صورت علوم انســانی اســلامی محقق می گردد. در این زمینه می توان نقش آموزه های اسلامی را در جامعه شناسی اسلامی مورد بررسی و آزمون قرار داد که این تحقیق به دنبال بررسی این مسئله است.
ملخص الجهاز:
حال از يک سو، با توجه به اهميت حضور آموزه هاي ديني در جامعه و ابعاد اجتماعي اســل م ، که به طور خل صه در سطور فوق بيان گرديد، و تعاليم گسترده اجتماعي قرآن که در پيدايش و گسترش علوم اجتماعي ، بال خص جامعه شناسي داراي نقش اساسي هستند، و از سوي ديگر، اهميت ديدگاه و چشم انداز در انسان و اينکه او موجود پيچيده و داراي نگرش هاي گوناگون اســت ، آيا مي توان گفت که موضوع جامعه شناســي ـ يعني جوامع انساني ـ يک امر صامت و خنثي است .
يعني ماهيت جوامع انساني کشورهاي اسل مي ، با کشورهاي غربي و نيز با کشوري چون هند يا چين يکي است ؟ به بيان ديگر، آيا مي توان گفت مجموعه تعامل ت و کنش ها و رفتارهاي اجتماعي کشــورها و جوامع مذکور يکي است ؟ و لذا مي توان آن ها را به عنوان يک موضوع ثابت در نظر گرفت ؛ يا اينکه در مقابل بايد گفت ، هر جامعه انســاني ، ســاخته و حاصل تعلقات ، گرايش ها، نيازها، خواست ها، جهان بيني ها، ارزش ها و هنجارهاي خاص خودش اســت ؛ و لذا در مطالعه جامعه شناختي بايد براساس ويژگي هاي فوق ، تفاوت هاي جوامع انساني نسبت به يکديگر در نظر گرفته شود.
به کارگيري اين روش داراي مزاياي زيادي اســت ، از جمله اينکه به واســطه پيوندهاي عميق آموزه هاي ديني با مســائل جوامع انســاني ـ که موضوع مورد مطالعه جامعه شناسي هستند ـ براي اين رشته علمي اين امکان فراهم مي گردد تا روش هاي به کار رفته و حتي قابل استنتاج از متون فوق را در دستور کار خود قرار دهد.