خلاصة:
دانش مدیریت همچون سایر رشته های علوم اجتماعی جزء علوم اعتباری به شمار می آید که در حقیقت، مجموعه ای از اعتبارات است که در پاسخ به نیازهایی در ساحت واقع، وجود یافته اند. فرایند حل مسئله، از درک نیاز تا اعتبار راهکار یا مجموعه ای از راهکارها برای تامین آن، باید به عنوان پاره ای از معرفت شناسی یک منظومة فکری خاص ملاحظه شود، نه یک واکنش مقطعی و اقتضایی به یک نیاز و برکنار از مبانی نظری در ساحت اقدام. از جمله اندیشمندانی که بر اساس مبانی معرفت شناسی خود به مسائل معاصر خویش نگریسته، استاد شهید آیت الله سید محمدباقر صدر است. در این مقاله تلاش کرده ایم تا با ارائة تعریفی از مقولة «روش»، ممیزه های روش شناسی شهید صدر در پاسخ گویی به مسائل حوزة علوم اجتماعی را استخراج کرده و سپس چهارچوبی برای تطبیق این ویژگی ها در حوزة دانش مدیریت ارائه کنیم.
ملخص الجهاز:
منظومههای فکری(ازجمله منظومة فکری شهید صدر) دربرگیرندة طیفی از معارف انتزاعیترین موضوعات(مانند موضوعات فلسفی، کلامی و اعتقادی) تا کاربردیترین موضوعات(مانند موضوعات و مسائل فقهی، اجتماعی، اقتصادی، اداری و امثال آن) هستند و تفاوت آنها با دايرهًْالمعارفها در انتظام و منطقی است که بر مجموعة این معارف حاکم است، بهگونهای که نهتنها هیچیک از این معارف در هر مرتبهای نافی معرفتی دیگر در مرتبهای دیگر نیست، بلکه این معارف مؤید و مترتب بر یکدیگر بوده و در یک چینش منتظم، صورتی متوازن از فکر و اندیشه را در طیفی از موضوعات عرضه میکند.
درخصوص منظومة فکری شهید صدر، هرچند که وجود نظم و منطق حاکم بر مجموعة اندیشههای ایشان با دیدن آثار متعددی که از استاد شهید بهجای مانده اجمالاً قابل لمس است، ابعاد و ممیزات آن بهخوبی روشن نشده و جز در موارد معدود و البته ارزشمندی در آثار ایشان نیز نمیتوان بحث مستقلی در حوزة روش و مسئلة شناخت ـ به معنای عامی که ذکر کردیم ـ یافت؛ ازاینرو، لازم است ضمن دقتی علمی، به کشف روش شهید صدر، ازطریق واکاوی دیدگاههای ایشان پرداخت.
حدی از این تنوع روششناختی، در میان سایر اندیشمندان اسلامی نیز قابل مشاهده است، اما آنچه ایشان را از بسیاری از اندیشمندان دینی متمایز میکند اولاً، تناسب میان روش و سنخ موضوع مورد پژوهش و ثانیاً، عرضة روشی جدید برای کسب معرفت است.