خلاصة:
وجود حداقلی از احساس تمایل و علاقه برای اقدام به پیوند زناشویی و ازدواج ضروری است. اکنون بر کسی پوشیده نیست که ازدواج های اجباری و مصلحتی که در آن این عنصر اساسی(عشق) نباشد، محکوم به شکست است.
داشتن جامعه ای که در آن عشق به هم نوع یک اصل اساسی محسوب می شود، در گرو وجود خانواده هایی است که درآن عشق جاری است. این مقاله درپی تحلیل و آسیب شناسی تاثیر ساختارهای اجتماعی بر پدیداری یا عدم پدیداری روابط مبتنی بر احساسات زیبا و پایداری آن، خصوصا در حوزه ی شکل گیری خانواده است. بوجود آمدن چنین روابطی از دم موضع قابل بررسی است: اول، در سطح کنشگران فردی، یعنی ویژگی های فردی و روانشناختی آنان و چگونگی تعامل آنان با یکدیگر است؛ این بررسی درسطح خرد قرار می گیرد. دوم، چگونگی ساختارهای اجتماعی و تاثیر آن در بوجود آمدن و پایداری این نوع روابط در دوران پس از ازدواج است. در این مقاله شکل دوم تحلیل مد نظر بوده، و تحلیل خرد از این نوع روابط در مقاله ی دیگری تحت عنوان «نظریه گافمن و تحلیل روابط عاشقانه» مورد بررسی قرارگرفته است. نظر بر این است که درحال حاضر در ایران، به دلیل تغییرات ساختاری در شرایط مادی زندگی افراد- نظیر غلبه شکل زندگی شهرنشینی و تبعات آن مانند آپارتمان-نشینی و نظام آموزشی مدرن و ورود زنان به عرصه های اجتماعی– نوعی تعارض با ارزش ها و هنجارهای نهادینه شده در جامعه-ی سنتی پیشین پدید آمده است که، عمل براساس هنجارها و ارزش های سنتی را دشوار ساخته است. در حوزه ی روابط جنس-های مخالف که تشکیل خانواده از آن آغاز می شود، تاثیر این تعارضات، چشمگیر است. در این مقاله سعی بر این است تا رابطه-ی بین تغییرات شرایط مادی و تاثیر آن را بر این روابط مورد بررسی قرار گیرد.
ملخص الجهاز:
نظر بر این است که درحال حاضر در ایران، به دلیل تغییرات ساختاری در شرایط مادی زندگی افراد- نظیر غلبه شکل زندگی شهرنشینی و تبعات آن مانند آپارتماننشینی و نظامآموزشی مدرن و ورود زنان به عرصه های اجتماعی – نوعی تعارض با ارزشها و هنجارهای نهادینه شده در جامعه ی سنتی پیشین پدید آمده است که ، عمل براساس هنجارها و ارزشهای سنتی را دشوار ساخته است .
رواج نوع خاصی از موسیقی «رپ» که عمدتا معطوف به ابراز نفرت و انزجار از جنس مخالف ، همچنین از عشق بوده، جانشینی هدف آمیزش جنسی به جای عشق ورزی در روابط دختران و پسران، ظهور اندیشه های دیگرآزاری معطوف به جنس مخالف در میان جوانان و نوجوانان، افزایش شدید آمار طلاق در دهه های اخیر، همگی حاکی از آن است که روابط رومانتیک و عشق ورزی به - عنوان یک سرمایه اجتماعی بسیار پراهمیت و حیاتی ، درجامعه ایران رو به افول گذاشته و پیامدهای چنین آسیب اجتماعی در دراز مدت، برای نسل جوان کنونی ، نسل های آینده خطرات جدی به همراه خواهد داشت .
٧- هرگاه یک آگاهی عمومی و یک حمایت همگانی راجع به چنین قضیه ای شکل گیرد که : انسان دارای نیازهایی ضروری است که ارضای آن نیز حیاتی و ناگزیر است ، و ارزشها و هنجارهایی که مانع از رفع این نیازها باشد مطلوب نیست ، اولا، افراد علی رغم وجود نظارتها و کنترلهای اجتماعی بدنبال راههایی برای ارضای این نیازها خواهند بود که حتی الامکان در معرض برخورد با نظارتها نباشد؛ ثانیا، این هنجارها و ارزشها بتدریج خاصیت ارزشی و هنجاری بودن خود را ازدست داده، عدمپیروی از آنها به شکل هنجار و ارزش تلقی خواهد شد.