خلاصة:
اوضاع نابسامان و آشفته خلافت عباسیان در میانه سده سوم هجری، ستمگری و بی عدالتی عاملان عباسی در طبرستان و دوری مسافت طبرستان تا مرکز خلافت عباسی، بستر مناسبی جهت تشکیل حکومت محلی علویان فراهم ساخت. علویان طبرستان با داعیه تاسیس حکومت شیعی مستقل و نفی سیادت عباسیان، زمام حکومت را به دست گرفتند. با توجه به نقش مشروعیت در بقا و دوام هر حکومت و این که تحکیم پایه های هر نظام سیاسی و ثبات و پایداری آن بسته به میزان مشروعیت آن نظام است؛ این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، از طریق تحلیل داده های تاریخی، عوامل اقتدار و مشروعیت علویان طبرستان را بررسی خواهد کرد. این پژوهش نشان می دهد که علویان طبرستان بر خلاف دیگر حکومت های هم زمان خود، مشروعیت خویش را از خلیفه عباسی دریافت نکردند بلکه با استناد به انتساب خود به پیامبر-صلی الله علیه و آله- و وجاهت مردمی و عدالت طلبی و با توسل به مذهب شیعه، پایه های اقتدار و مشروعیت خویش را استحکام بخشیدند و بیش از نیم قرن دوام آوردند.
ملخص الجهاز:
"این پژوهش نشان میدهد که علویان طبرستان بر خلاف دیگر حکومتهای هم زمان خود، مشروعیت خویش را از خلیفه عباسی دریافت نکردند بلکه با استناد به انتساب خود به پیامبر-صلی الله علیه و آله- و وجاهت مردمی و عدالتطلبی و با توسل به مذهب شیعه، پایههای اقتدار و مشروعیت خویش را استحکام بخشیدند و بیش از نیمقرن دوام آوردند.
<H2>عوامل اقتدار و مشروعیت حکومت علویان طبرستان</H2> علویان طبرستان با آموزههای مذهبی خاص خود، در جهت مقبولیت حکومتشان در برابر حاکمیت عباسی و دیگر حکومتهای موجود، علاوه بر زمینههای مشترک با دیگر حکومتها، از عوامل مشروعیت بخش متفاوتی برخوردار بودند که از آن جمله میتوان به این عوامل اشاره کرد: <H3>1- موقعیت استراتژیک و راهبردی طبرستان</H3> بیتردید، هویت یک ملت و چگونگی پیدایش و بقای آن، موضوعی در قلمرو ژئوپلیتیک است.
چنانکه به گزارش ابن اسفندیار (1/248) «تا مردم دارفو و لپرا از ظلم و ناجوانمردی محمد بن اوس ستوه شدند و بهر وقت ساداتی را که به نواحی ایشان نشسته بودند میدیدند و زهد و ورع ایشان را اعتقاد کردند، گفتند آنچه سیرت مسلمانی است با سادات است، اهل دیگر رستاقها را که بدیشان متصل بودند یار گرفتند پیش محمد بن ابراهیم بن علی بن عبدالرحمن بن القسم بن الحسن بن زید بن الحسن امیرالمؤمنین علی( شد و او در قصبه رویان بود از او درخواست کردند که ما بر تو بیعت کنیم مگر ببرکات تو این ظلم خدای از ما بردارد»."