خلاصة:
اقوام ساکن در سیستان و بلوچستان در سالهایی که به جنگ جهانی اول انجامید، بر اثر تبلیغات و کارهای متحدین و متفقین، به هواداری از آنان پرداختند. کارهای آلمانیها و رهبران آزادیخواه ایرانی و فعال شدن حزب دموکرات در کرمان، در مردم سیستان و بلوچستان تاثیر میگذارد و با اینکه این دو ناحیه پیشتر نیز از حوادث ضد انگلیسی شبه قاره تاثیر پذیرفته بودند، حوادث عثمانی و هند بر ضد سلطه بیگانگان در ایران بیاثر نبود و همکیشی ایرانیان با عثمانیان، آنان را به پشتیبانی از آنان بر میانگیخت. تقسیم ایران بر اساس قرار 1907، اسلامستیزی غربیان و اندیشه اتحاد در جهان اسلام، شور و شوق فراوانی برای مبارزه پدید آورد. جنگ جهانی اول، واکنش و تحرکاتی میان علمای شیعه و اهلسنت برانگیخت. هر دو گروه فتاوای جهادی صادر کردند و بر پایه آنها، همه مسلمانان جهان را به جهاد فرا خواندند. شیعیان ناحیه سیستان به دنبال فتاوای جهادی علمای خود و اهلسنت بلوچستان به دنبال فتاوای جهادی علمای اهلسنت، به مبارزه با انگلیسیها برخاستند. فتاوای جهادی در این مناطق چاپ و منتشر شد و شور مذهبی مردم شیعه و سنی منطقه را برانگیخت. انگلیسیها و برخی از حاکمان محلی و پیروان آنان، برای گرفتن فتاوا میکوشیدند. احساسات ضد انگلیسی مردم جنوب شرق ایران به دعوت علمای دینی، بر این دلالت میکند که مبارزه و جهاد با نیروهای بیگانه در ایران به حرکتی ملّی ـ مذهبی بدل شد و برکنار از مذهب و قومیت خاص، به مقاومت در برابر بیگانگان پرداخت.
ملخص الجهاز:
کارهای آلمانیها و رهبران آزادیخواه ایرانی و فعال شدن حزب دموکرات در کرمان، در مردم سیستان و بلوچستان تأثیر میگذارد و با اینکه این دو ناحیه پیشتر نیز از حوادث ضد انگلیسی شبه قاره تأثیر پذیرفته بودند، حوادث عثمانی و هند بر ضد سلطه بیگانگان در ایران بیاثر نبود و همکیشی ایرانیان با عثمانیان، آنان را به پشتیبانی از آنان بر میانگیخت.
مقامهای ارشد آلمانی طرح انور پاشا را تأیید و برنامهریزی کردند که با طرح فریضه اسلامی جهاد و به دست آوردن توافق علمای اهلسنت همچون شیخ الاسلام عثمانی و رهبران شیعه ایران و عتبات عالیات، افزون بر تحریک مسلمانان ایرانی و هندی، حبیب الله خان امیر افغانستان با آنان همسو شود و پس از آغاز شورش و ناامنی در مرزهای جنوب شرقی ایران همچون سیستان و بلوچستان و ایالتهای شمالی و غربی هند، نیروهای مشترک ترک، آلمانی، افغان و بلوچ به رهبری امیر افغانستان به هند حمله کنند و زمینه شکست بریتانیا را در مستعمره هند فراهم آورند.
مقامات بریتانیایی از رشد و گسترش پان اسلامیسم و کارهای گسترده ضد انگلیسی علمای دیوبند در بلوچستان آگاه شدند و به قلع و قمع و دستگیری بسیاری از این رهبران دینی و قطع ارتباط آنان با مراکز حساسی همچون هند، افغانستان و عثمانی فرمان دادند(Kohn Hans, 1929, p54)، اما آتش نهضت مذهبی مردم بلوچستان در برابر انگلیسیها، خاموش نشد و حتی برخی از رهبران مذهبی بلوچستان ایران مانند مولوی عبدالله، به نجس بودن انگلیسیها فتوا داد و گفت: انگلیسیها کافرند، خوک میخورند، نجسند، هرمسلمانی که کمک کند به انگلیسیها، کافر میشود (زند مقدم، 1371: 435).