خلاصة:
مکتبهای فقهی اصولیگری و اخباریگری از سدههای درازی پیش از صفویه، همزمان با پیدایی مکاتب فقهی اهلسنّت (سده دوم هجری) پدید آمدند، اما در دوره صفویه به کوشش محمّدامین استرآبادی در گسترش اخباریگری و نقد دیدگاههای فقهای اصولیگرای شیعه، به مرحله مهمتری از تاریخ حیات فقه شیعه گام نهادند؛ چنانکه تا پیش از صفویه، بیشتر به موضوعهای فقهی و مباحث علمی میپرداختند، اما از آن پس ویژگیهای سیاسی و صنفی نیز یافتند و هر یک دیگری را تحریم و تکفیر میکرد و به او تهمت میزد. از حلقه هر یک از آنها، عالمان برجستهای پا به عرصه گذاشتند که میکوشیدند بر پایه دلایل رقیب را از میدان بیرون و صحت مکتب خویش را اثبات کنند. بهاءالدین محمّد بنحسین بنعبدالصمد معروف به شیخ بهایی (953 - 1030 ق)، از عالمان برجسته، موثر و جامعالاطراف دوره صفویه بود که در مسائل دینی، علمی و فرهنگی این دوره بسیار تاثیر گذارد. شیخ بهایی از دید فقهی به کدام یک از این دو (اصولی و اخباری) میگرایید؟ کارهای شیخ در این میانه چه بوده است؟ آیا شیخ در جرگه اصولیان یا اخباریان جای میگرفت؟ این مقاله با رویکردی به ماجرای اصولیگری ـ اخباریگری در دوره صفویه، جایگاه شیخ بهایی را در این میان بررسی و مکتب فقهی او را آشکار کرده است.
ملخص الجهاز:
فرآیند تحول مکتب اخباری و اصولی با تأکید بر واکنش شیخ بهایی جهانبخش ثواقب 1 چکیده مکتبهای فقهی اصولیگری و اخباریگری از سدههای درازی پیش از صفویه، همزمان با پیدایی مکاتب فقهی اهلسنت (سده دوم هجری) پدید آمدند، اما در دورۀ صفویه به کوشش محمدامین استرآبادی در گسترش اخباریگری و نقد دیدگاههای فقهای اصولیگرای شیعه، به مرحلۀ مهمتری از تاریخ حیات فقه شیعه گام نهادند؛ چنانکه تا پیش از صفویه، بیشتر به موضوعهای فقهی و مباحث علمی میپرداختند، اما از آن پس ویژگیهای سیاسی و صنفی نیز یافتند و هر یک دیگری را تحریم و تکفیر میکرد و به او تهمت میزد.
بهاءالدین محمد بنحسین بنعبدالصمد معروف به شیخ بهایی (953 - 1030 ق)، از عالمان برجسته، مؤثر و جامعالاطراف دورۀ صفویه بود که در مسائل دینی، علمی و فرهنگی این دوره بسیار تأثیر گذارد.
پشتیبانی شاهان صفوی از اندیشۀ اخباری بر اثر نیازشان به ایدئولوژی برای حفظ استقلال کشور و وحدت ملی که با محبت علی (ع) و فرزندان او و اطاعت محض از کلام معصوم تأمین میشد و تأثیرپذیری ملا محمدامین استرآبادی از استادش میرزا محمد استرآبادی و محیط علمی مکه و مدینه که در همان ایام اهلالحدیث و اشاعره بر حوزههای علمی این شهرها چیره شده بودند و ظواهر کتاب و سنت و اصول مذهب مالک و ابنحنبل اساس فقه و فتوایشان بود، از عوامل رشد اخباریگری در این دوره دانسته شده است (ر.