خلاصة:
اقتضای قاعدۀ «مقابلهبهمثل» بر مماثلت و همانندی در مقابله با متجاوز است؛ ولی این اقتضا با موانعی روبهروست که صاحب حق را دچار محدودیتهایی میکند. یکی از این موانع، مقابلهبهمثل از طریق حرام است. محرماتی که خارج از فضای مقابلهبهمثل، فینفسه و بهعنوان اولی حراماند (مانند قذف و لواط) و همچنین، محرماتی که براثر عروض عناوین ثانویه حرام شدهاند (مانند سبّ جایزی که بهموجب وهن دین، غیرجایز میشود) در مقام مقابلهبهمثل نیز حاکم بر این قاعدهاند. این محرمات به تجاوزدیده حق نمیدهند که برای استیفای حق خود، مثل آن حرامها را مرتکب شود. باوجود این، محرماتی که براثر عروض عناوین ثانویه حلیت مییابند، در مقام مقابلهبهمثل جایزند، مانند قتل نفس محترمه در جنگ درصورت ضرورت.
البته، در این میان حرامهایی مانند زنا، ناسزاگویی به منسوبان طرف مقابل و شکستن استخوان، موضوعاً از مقابلهبهمثل خارجاند؛ زیرا در اولی و دومی تقابل بالمثل رخ نمیدهد، و در سومی حفظالمثل ممکن نیست.
در مواردی که مقابلهبهمثل حرام است، راههایی جایگزین برای استیفای حق قرار داده شده است، مانند مقابله ازطریق حلال و استفاده از حد، تعزیر، دیه و ارش.
The nature of "reciprocity" rule is based on a similarity to counteracting aggressor، but this is faced by obstacles placing restrictions on a rightful person. One of the barriers is reciprocity from the prohibited act. The prohibitions which beyond their reciprocity sphere، by themselves and as the first title are forbidden acts (such as false accusation of sexual intercourse and sodomy)، and as well as those which، as the secondary titles، are the prohibited actions (like permissible insult that is considered as impermissible because of humiliation of religion)، shall govern this rule in the face of taking counteraction. These prohibitions don not give to the victims to commit the same prohibited acts in order to receive their rights. Nevertheless، the prohibitions which became lawful for the secondary titles، in the state of taking counteraction، are permitted such as murdering a respected person during a war because of necessity. Of course، in the meanwhile، some prohibitions such as fornication، insulting the relatives of the opponent and the breaking the bone are subjectively out of the counteraction، for in the first and second prohibitions، reciprocal action does not occur، and in the third one، protecting the equivalence is not possible. Where reciprocity is forbidden in cases، there are some alternative ways for receiving the right such as reciprocal lawful act، and applying had (determined penalty)، ta`zir (discretionary punishment)، diya (blood money) and arsh (indemnity for defect).
ملخص الجهاز:
"این قاعده در فقه، بهطور مشخص، تعریف اصطلاحی نشده است؛ ولی از ابواب و مسائل فقهی، مانند جهاد، غصب، حدود، سب، تقاص و قصاص، قانونی کلی در رویارویی با متجاوز اصطیاد میشود: «هر شخص یا گروهی که بهناحق به حریم دیگری ـ چه حریم شخصی و چه حریم عمومی ـ تجاوز نماید، دیگری میتواند در مقام دفاع و گرفتن حق خود مقابلهبهمثل کند؛ یعنی مثل و همانند همان عملی که شخص یا گروهی در مورد او انجام داده است، دربارۀ وی انجام دهد».
حال، سخن در این است که اگر تعدی از طریق حرام صورت گرفت، آیا میتواناز طریق حرام مقابلهبهمثل نمود؟ اگر شخص یا گروه متجاوز، از راه حرامهایی که فینفسه حراماند یا با عروض عناوین ثانویه حرام میشوند (مانند زنا، لواط، خوراندن شراب، سحر، قذف، ناسزا با الفاظی که نفس تلفظ به آنها حرام است، غیبت، تهمت، شکستن استخوان و سب جایزی که بهموجب وهن دین حرام میشود) اقدام به تعدی نمود، آیا میتوان از همین راهها مقابلهبهمثل نمود یا مقابلۀ همسان در این موارد جایز نیست؟ درصورت عدم جواز، آیا شرط مماثلت و همانندی رعایت شده است؟ درصورت عدم جواز، راههای جایگزین چیست؟ حکم مقابلهبهمثل درصورت عروض عناوین ثانویه چیست؟ امروزه این بحث کاربرد فراوانی دارد."