ملخص الجهاز:
"کشتی طوفان زده نام کتاب:آفتاب در حجاب نویسنده:سید مهدی شجاعی ناشر:کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای گروه سنی«د»و«هـ» نوبت چاپ:اول(پاییز 77) تعداد صفحات:236 صفحه سید علی کاشفی خوانساری «آن درخت کهنسال،جد توست عزیز دلم که به زودی تند باد اجل او را از پای در میآورد و تو ریسمان عاطفهات را به شاخسار درخت مادرت فاطمه میبندی و پس از مادر،دل به پدر،آن شاخه دیگر خویش مکنی و پس از پدر،دل به دو برادر میسپاری که آن دو نیز در پی هم ترک این جهان میگویند و تو را با یک دنیا مصیبت و غربت،تنها میگذارند»(آفتاب در حجاب،صفحه 10 و 236) کتاب آفتاب در حجاب روایت داستانی زندگی حضرت زینب(س)است که به زندگی ایشان ورود کاروان اسرا به مدینه میپردازد.
حال اگر نظام خلق و حیات ادبیات مذهبی را یک گفتتمان فرضکنیم،در آن این دو نظریهء متضاد،بر هم تطابق مییابند،چرا که قرار نیست نویسنده مکنونات و تمایلات خود را در قالب شعر و ادبیات جلوه دهد،بلکه صرفا بازگو کنندهء مطالبی بعضا نانوشته اما مقدس است.
اما مگر نه اینکه در داستان مذهبی،هر چه راوی کمتر دخالت و خضور داشته باشد،اصالت اثربیشتر است و قصهگوی خوب تاریخ مذهبی از خود صدایی ندارد و تنها بازگو کننده و آفرینش مجدانهء تخیل و احساس است چه نسبتی میتواند داشته باشد؟شاید این همان تفاوت هنر رحمانی و هنز شیطانی باشد.
«استحسان ادبی در دوست داشتن است و بس»12 اگر ادبیات غرب از اسطوره،رمانس،تراژدی و حماسه به داستان انسانهای فروتری رسیده است که از سنخیت پایینتری نسبت به دیگران و جامعه برخوردارند(کمدی)یا لا اقل در مرتبه پایینتری از جامعه قرار دارند(رئالیسم و ناتورالیسم)،شاید بتوان اینچنین داستانهایی را رمانهایی نامید که از انسانهای برتر سخن میگویند."