خلاصة:
یکی از مسائل اساسی در دانش کلام، بحث از فلسفه و چرایی تکلیف است. متکلمان مسلمان و مکاتب کلامی اسلامی، در این باره نظریات مختلفی ارائه کرده اند. معتزلیان، فلسفه تکلیف را «در معرض نفع و ثواب قراردادن مکلّف» می دانند. امامیّه، «پاداش اخروی»، «نظم بخشیدن به زندگی اجتماعی» و «رشد و تکامل انسان» را غرض و فایدة تکلیف معرفی کرده اند. ابن سینا، فایده تکلیف را یاد آوری مبدا و معاد و شیخ اشراق، وصول به رضوان و رضای الهی و صدرالدین شیرازی، تطهیر و جلای قلب و سعادت انسان، دانسته¬اند.
ملخص الجهاز:
"2 قاضی ابوبکرباقلانی، بزرگترین شخصیت مکتب اشعری بعد از ابوالحسن و مهم ترین مدافع باورهای کلامی وی، در این مسئله به صراحت بیشتری سخن گفته و وجود علت و داعی را درکارهای خداوند نفی کرده، می گوید: انگیزه ها و اهداف آشفته در مورد کسی درست است که به خاطر جلب معرفت و یا دفع ضرر، اقدام به انجام کاری می کند و خاطر او تحت تأثیر دردها و لذتها قراردارد؛ ولی داعی و انگیزه در مورد ذات مقدس الهی که به گذشته و آینده علم دارد و چیزی بر او پوشیده نیست، تصورنمی شود:«أن الدواعی المزعجات والخواطروالأغراض إنما تکون وتجوز علی ذی الحاجة الذی یصح منه اجتلاب المنافع ودفع المضار وذلک أمرلایجوز إلا علی من جازت علیه الآلام واللذات ومیل الطبع والنفور وکل علی ربانی گلپایگانی، پیشین، ص22.
در اینجا، ممکن است این پرسش مطرح شود که جایگاه پاداش در آفرینش انسان چیست؟ آیا اصولا إعطای پاداش به انسان از جانب خداوند، ضرورتی دارد که برای تحقق آن، تکلیف لازم باشد و گفته شود: غرض از تکلیف، آن است که انسان بتواند به پاداش الهی دست رسی پیداکند؟ متکلمان امامیه به این پرسش توجه داشته و پیش ازآنکه به بحث درباره تکلیف بپردازند، به فلسفه آفرینش انسان پرداخته اند؛ از این رو، می گویند: آفرینش انسان بدون هدف وغرض نبوده است؛ زیرا آفرینش انسان بدون غرض، عبث است و فعل عبث از آفریدگار حکیم، قبیح و محال است."