خلاصة:
آمریکا پس از پایان جنگ جهانی دوم به مداخله در مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران پرداخته است. یافته ها تحقیق نشان می دهد دولت آمریکا به جهت تبدیل شدن به یک هژمون برتر و ایران به دلیل موقعیت استراتژیک، منابع نفتی، بازار مصرف و همچنین کانون جریان انقلاب اسلامی در خاورمیانه، مورد توجه قرار گرفته اند. در دوران پهلوی، آمریکا با نفوذ در نخبگان سیاسی و ترویج فرهنگ آمریکایی و اعطای کمک های نظامی و اقتصادی، شرایط نفوذ و استثمار را بوجود آورد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکائیان برای سقوط انقلاب اسلامی و بازگشت به شرایط ماقبل، از سه رویکرد تهدید سخت، نیمه سخت و نرم استفاده نمودند. نوشتار حاضر به بررسی و تحلیل رفتارشناسی دولت آمریکا در دوران پهلوی و انقلاب اسلامی بر اساس نظریه های هژمونیسم می پردازد.
USA has intervened in political, economical and cultural affairs of Iran since the Second World War. As argued for in the study, USA State`s attempt to attain a superior hegemony and Iran`s strategic situation, oil sources, consumption market and its state of being the center of the current of IR in the Middle East have been brought into consideration. During Pahlavi regime, affecting political elite and propagating American culture and supporting the regime with military and economic helps, prepared the ground for affection and exploitation. Since the victory of IR in Iran, USA has used three approaches of threatening including hard, semi-hard and soft ones. This paper has studied USA behavior during the two periods on the basis of the theories of hegemony.
ملخص الجهاز:
(منصوری، 1375: 336) رفتارشناسی آمریکا در قبال انقلاب اسلامی ایران همانگونه که یاد شد ایالات متحده برای آنکه ایران را بهعنوان یک بازار مصرف مناسب محصولات آمریکایی و همچنین پلی برای تجارت با شرق و غرب و دسترسی آسانتر به منابع عظیم نفتی و نفت ارزان قیمت از دست ندهد در برابر هر حرکت انقلابی از خود عکسالعمل نشان داده و بیشتر به تطمیع شاه ایران میپرداخت و از همان ابتدا در برابر امام خمینی& موضع صریح و شدیدی را اتخاذ نمود که میتوان به زندانی شدن و تبعید ایشان از کشور و کشتار مردم اشاره کرد و با نیروی سازمان یافتهشده به نام «ساواک» هر نوع حرکتی را در نطفه خفه مینمود و با گماردن افرادی غیر مسلمان مانند بهاییان در رأس این سازمان هر گونه حرکتی را زیر نظر میگرفت.
(محمدی، 1394: 22 ـ 21؛ طباطبایی فر، 1394: 11) و از طرفی دیگر دورشدن ایران از حوزه نفوذ آمریکا و از دست دادن منابع عظیم نفتی و منطقه خلیج فارس و از میان رفتن سرمایهگذاری سرمایهداران این کشور در ایران، منجر به موضعگیری این دولت در قبال انقلاب اسلامی گردید.
(هاشمی، 1390: 317) ایشان همیشه مسئولان را از نفوذ دشمن در میان خویش بر حذر داشته و عدول از تفکرات انقلابی و آرمانهای انقلاب را، از تهدیدات دشمن بهشمار آوردهاند امروزه نیز میتوان به سند «2030» اشاره کرد که دولت آمریکا خواست آن را به نظام جمهوری اسلامی ایران تحمیل نماید، تا جامعه اسلامی ایران نیز به سمت ارزشها و باورهای غربی حرکت نماید اما با روشنگریهای امام خامنهای جلوی اجرایی شدن این سند تا حدودی گرفته شده است.