خلاصة:
بررسی ویژگیهای زبانشناختی کتابهای مقدس، با وجود کم توجهی به آنها، علاوه بر تعیین زمان تالیف یا قدمت آنها، که سویه تاریخی است، برای ترجمه، فهم وتفسیر آنها نیز به کار میآید. در سویه ادبی، زبان کتاب ایوب در ظاهر عبری است، اما درآمیخته با پیچیدگیها ومعضلات دستوری، واژگانی و حتی ریختشناسی است که موجب سر درگمی و ابهام در ترجمه میشود. این ملاحظات، چنان است که محققان و منتقدان ادبی را برآن داشته تا کتاب را اساسا یک ترجمه بدانند. این دیدگاه، منشا تلاشهایی برای یافتن خاستگاه زبانی کتاب شده است. ازاین میان، تاثیر زبان آرامی در یک دایره واژگانی گسترده وصبغة جدّی آن حتی از حیث دستوری جالب توجه است. ازاینرو، با استفاده از روش نقد متنی و انتقال از مولفه دینی به مولفه ادبی کتاب تلاش نمودیم فارغ از هرگونه جهانبینی خاصی، به چشم اندازهای موجود در این کتاب به عنوان یک شاهکار ادبی برسیم.
Despite the little attention to holy books، examining their linguistic characteristics is useful both for determining the time of their composing، which is their historical aspect، and for translating، understanding and interpreting them. Considering the literary aspect of the book of Job، its language is apparently Hebrew، but it has grammatical، lexical، and even morphological problems and intricacies which make the translation confused and ambiguous. These observations are as such that the scholars and literary critics think that the book is just a translation work. This view has been the source of attempts to find the language origin of the book to think of finding out the origin of the language of the book. Meanwhile، the influence of Aramaic language on the vocabulary on a large scale، on its serious tone and on its grammar is worth considering. Thus، using the method of textual criticism and shifting from the religious component of the book to literal one، we sought to investigate the perspective adopted by this book as a literary masterpiece regardless of any particular worldview.
ملخص الجهاز:
"بنابراین، در عنوانهای پایانی بحث، گزارشی از مطالعات پیرامون دایره واژگانی، دستوری و املایی کتاب آمده و تنها به طرح نگرشها و بررسیها بسنده شده و از طرح جزئیات عبری یا آرامی و یونانی پرهیز شده است؛ زیرا بیان موارد و شواهد خاص زبانشناسی، معمولا در روش تحلیل گفتار مرسوم است، نه در نقد متنی، که صرفا به ملاحظات زبانشناختی ناظر است(ر.
اما منشأ این دشواریها چیست؟ به عبارت دیگر، چه چیزی موجب شده تا ترجمه، تفسیر و فهم آیات را با انواع معضلات زبانی روبرو کند و حتی به معماهای زبانشناختی مبدل گرداند؟ نخست باید دانست که کتاب ایوب، از دو بخش منثور و منظوم تشکیل شده است.
خاستگاه آرامی کتاب: از آنجا که بسیاری از واژگان کتاب، گویا نوعی از عبری میباشد که به شدت تحت تأثیر سایر زبانهای سامی بوده است، محققان و مترجمان بسیاری از زمان ربی ابراهام ابن عذرا، در قرون وسطی(قرن دوازدهم میلادی)، گرفته تا محقق معاصر اسرائیلی، طورسینایی، به سبب همین زبان شاخص، تأملاتی داشته، معتقد بودند: ممکن است کتاب ایوب از یکی از همین زبانهای دور به عبری ترجمه شده باشد(اسلیوان، 2007، ص 9).
گوردیس، محقق مطرح کتاب مقدس، گرچه از ناقدان این نظریه است، آرامی گری را میپذیرد، اما از آن این گونه استنباط میکند که کتاب در دورهای نوشته شده که زبان آرامی، به طور گستردهای برای محاوره استفاده میشده است.
این دشواری ازآنرو است که به درستی نمیدانیم، خاستگاه زبانی کتاب چیست؛ زیرا زبان کتاب در ظاهر عبری است، اما درآمیخته با پیچیدگیها و معضلات دستوری، واژگانی و حتی ریختشناسی است که موجب سرگردانی و ابهام در ترجمه میشود."