خلاصة:
رهبری کوانتومی سبکی از رهبری است که به دنبال افزایش اعتماد، امنیت، ارتباط پویا و یادگیری و
کاهش ارتباطات عمودی و افزایش ارتباطات افقی در سازمان است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل
رهبری کوانتومی در سازمان های دولتی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث
ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، متخصصان و خبرگان دانشگاههای
دولتی استان لرستان هستند که 30 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند قضاوتی انتخاب
شده اند. ابزار گردآوری دادهها، باهدف تدوین مدل رهبری کوانتومی، پرسشنامه محققساخته است که
روایی آن با استفاده از روش اعتبار محتوا تایید شد. نتایج پژوهش حاضر در قالب مدل تدوین شده نشان
میدهد که رهبران و مدیران در سازمان برای ایجاد سبک رهبری کوانتومی باید با بهرهگیری از نگاه
کوانتومی و توانایی دیدن هدفمند، سبک و شیوه تفکر و نگرش خود را مقارن با تفکر کوانتومی و توانایی
تفکر به شیوه متناقض قرار دهند تا از این طریق زمینهساز شناخت کوانتومی و شناخت شهودی مسائل
در سازمان شوند. از این طریق رهبران و مدیران سازمانی میتوانند احساس و اعتماد کوانتومی را در میان
کارکنان خود بهوجود آورند که این مهم به نوبه خود موجب نگرش نو به مسائل، تفکر خلاقانه و شهودی،
آیندهنگری و پیشبینی مسائل در سازمان میشود؛ ازاین رو با پیدایش تفکر خلاقانه و شهودی به همراه
پیشبینی و آیندهنگری، عمل کوانتومی یا توانایی عمل پاسخگویانه در سازمان بهوجود می آید که پیامد
اساسی این مهم زیست کوانتومی یا توانایی زندگیکردن در روابط، ارتباط متقابل رهبر پیرو، پیشرفت و
توسعه پیروان و کارکنان از طریق خودسازمان دهی و درنهایت بهوجودآمدن سازمانی نوآور، حسابگر و
دقیق است.
ملخص الجهاز:
"مراد از واژگان همخانوادۀ معنایی، واژگانی هستند که معانی آنها به یکدیگر نزدیک است که گاه از روی تسامح، از آن به ترادف یاد میشود؛ چنانکه برخی در وجه تسمیۀ «ترادف» گفتهاند که دو واژۀ مترادف را ازآنرو مترادف گویند که هر یک از آن دو میتواند بهجای دیگری بهکار رود (طیب حسینی، 111)، در حالی که وجود دو واژۀ با معنای کاملا یکسان در پدیدۀ زبان، امری حشو خواهد بود که از ساحت دانش زبان بهدور است.
اما در تحلیل پیامدهای جهل و نادانی میتوان گفت که عدم علم و آگاهی، به اعتقاد برخلاف واقع و سپس عمل ناآگاهانه منجر میشود؛ چنانکه برخی در تبیین معنای جهل، به اعتقاد به چیزی برخلاف واقع آن و انجام کاری برخلاف گونهای که باید انجام میشد، اشاره کردهاند (راغب اصفهانی، 209) و این اقدام برخلاف حق و واقعیت، همان معصیت خداوند میباشد که این عمل فرد جاهل برخاسته از جهانبینی اوست که لذت فانی بهدست آمده از معصیت خداوند را بر لذت موعود و باقی ترجیح میدهد.
نمونۀ استفاده از این منابع در معناشناسی واژههای قرآن را میتوان به معناشناسی واژۀ «قیوم» اشاره کرد که جهت رسیدن به معنای دقیق و درست آن، لازم است معنای آن در متون دینی یهود نیز بررسی شود.
برخی از علوم که میتوانند در معناشناسی واژههای قرآن مفید باشند، بدین قرارند: فقه، کلام و عرفان: واژههای قرآن گاه با واژههای دیگر دانشهای اسلامی چون فقه، کلام و عرفان مشترک میباشد، ازاینرو شایسته است واژۀ مورد نظر از دریچۀ این دانشها نیز مطالعه شود تا ویژگیها و خصوصیات فقهی، کلامی و عرفانی آن روشن گردد."