خلاصة:
خدایی که هرگز نبود، ترجمه رسالهای از شیخ احمد دیدات با عنوان The God That Never Was، است که به شیوه مستند و مفصّل به ابطال خداانگاری مسیح (علیه السلام) در اعتقاد مسیحیان میپردازد. وی در نقد ادۤعای کشیشی که برای اثبات خدا بودن مسیح به دو دلیل «مشارکت در ذات خداوند» و «شباهت کامل به خداوند» متوسل است، از متن کتاب مقدس بهره می برد و این نظریه را رد می کند. از دیدگاه وی، این اعتقاد با باور مسلمانان و قرآن کریم درباره مسیح (علیه السلام) منافات دارد و مصداق شرک به شمار میآید. دیدات شواهد روشنی را ذکر میکند که نشان میدهد این رسول الهی، همانند دیگر رسولان، انسانی بیش نبوده و هرگز نمیتوان او را شبیه، شریک یا فرزند خداوند دانست.
ملخص الجهاز:
"» (مکاشفه یوحنا: 12/2) «خدا» نوک پستان یک زن را مکید: «این سخنان هنوز بر زبان عیسی بود که زنی از میان جمعیت با صدای بلند گفت: خوشا به حال آن مادری که تو را به دنیا آورد و شیر داد!» (لوقا: 11/27) زادگاه [و اصالت] «خدا»: «عیسی در زمان سلطنت هیرودیس پادشاه در بیتلحم یهودیه به دنیا آمد.
» (متی: 8/20) مالکیتهای ناچیز «خدا»: «کفشهای عیسی» (لوقا: 3/16)، «جامهها و ردای عیسی» (یوحنا: 19/23) «خدا» یک یهودی عابد بود: «صبح روز بعد وقتی هوا هنوز تاریک بود، عیسی برخاست و به مکان خلوتی رفت و مشغول به نماز شد.
» (متی: 12/24ـ27) 3ـ خانوادۀ «خدا» «خدا» پسر یوسف بود: «فیلیپ هم رفت و نتنائیل را پیدا کرد و به او گفت: ما مسیح را یافتهایم؛ همان کسی که موسی و پیامبران خدا دربارهاش خبر دادهاند، نامش عیسی است، پسر یوسف و اهل ناصره.
» (متی: 3/11) «خدا» برای نجات گنهکاران نیامد: «پس از آن، وقتی او با آن دوازده نفر و سایر پیروانش تنها بود، از او دربارۀ این مثلها پرسیدند، او پاسخ داد: "خدا به شما این اجازه را فرموده تا اسرار پادشاهیاش را درک کنید، اما برای آنانی که با من نیستند، همه چیز به صورت معما و مثل بیان میگردد.
» (متی: 10/34) «خدای» رجزخوان: عیسی فرمود: «اگر شمشیر ندارید، بهتر است کولهبار [یا قبای] خود را بفروشید و شمشیری بخرید!» (لوقا: 22/36) 10ـ خدای گریزان «خدای» وحشتزده و هراسان: «پس از آن عیسی به [ایالت] جلیل رفت تا از یهودیه دور باشد؛ چون در آنجا یهود میخواستند او را بکشند."