خلاصة:
امنیت و زندگی دور از بیم و هراس در عرصه های مختلف زندگی از بدیهی ترین و اساسی ترین حقوق انسان است. نه هیچ عالم و صاحب اندیشه ای در آن تردید دارد و نه هیچ مکتب و نظام حقوقی آن را انکار کرده است، اما باید دید آیا امنیت، مطلق است و آیا آموزه های اسلامی این مطلق انگاری در امنیت را برمی تابد؟ یا اینکه بسته به شرایط و رفتار افراد، امنیت نسبت به آنان متفاوت خواهد بود؟
این پژوهش بر آن است با مراجعه به قرآن، روایات و فقه شیعی، این موضوع را واکاود و به این سوال پاسخ دهد. از این رو، پس از مفهوم شناسی، بیان ضرورت و اهمیت و نیز اشاره به پیشینه امنیت، این موضوع را پی گرفته است و در نهایت ثابت کرده که ایده مطلق انگاری امنیت، ایده ای ناصواب است و در حقیقت مانعی بزرگ بر سر راه تحقق امنیت و نهادینه شدن آن در جامعه می باشد.
Security and a life free from apprehension and fear in different arenas of life is among the most indispensable and fundamental human rights. Neither any scholar and thinker has doubt about it، nor any school of thought and legal system has denied it; however، it should be seen if security is absolute and if the Islamic doctrines tolerate this absolutism in security. Or whether، depending on the conditions and behavior of people، security would be different to them?
This research is intended to explore into this issue and answer the above question with reference to the Qur’ān and the Shī‘ī traditions and jurisprudence. Thus، after studying the concept، stating the necessity and importance، and pointing out the antecedent of security، it has followed up this issue and finally proved that the idea of absolutism is an unrighteous one and is indeed a great barrier on the way to actualization of security and its institutionalization in the society.
ملخص الجهاز:
نه هیچ عالم و صاحب اندیشهای در آن تردید دارد و نه هیچ مکتب و نظام حقوقی آن را انکار کرده است، اما باید دید آیا امنیت، مطلق است و آیا آموزههای اسلامی این مطلقانگاری در امنیت را برمیتابد؟ یا اینکه بسته به شرایط و رفتار افراد، امنیت نسبت به آنان متفاوت خواهد بود؟ این پژوهش بر آن است با مراجعه به قرآن، روایات و فقه شیعی، این موضوع را واکاود و به این سؤال پاسخ دهد.
(کاظمی، 1352: 117) این مفهوم که سنگ زیربنای حیات فردی و اجتماعی بشر محسوب میگردد، در قرآن از اهمیت ویژهای برخوردار است، تا آنجا که قرآن کریم، برقراری امنیت و آرامش را در جوامع بشری از اهداف پیامبران الهی دانسته(حدید/ 25) و آن را پیششرط توسعۀ اقتصادی و زمینهساز رشد معنوی معرفی کرده، میفرماید: (و ضرب الله مثلا قریة کانت آمنة مطمئنة یأتیها رزقها رغدا من کل مکان( (نحل/112)؛ خدا شهری را مثل زده است که امن و امان بود و روزیاش از هر سو میرسید.
در خصوص امنیت حیثیتی نیز باید گفت: اگر چه در قرآن کریم برای حفظ حیثیت افراد، از هرگونه تهمت ناموسی(نور/ 19 و 23)، تجسس و عیبگویی(حجرات/ 12) نهی شده و در فقه اهل بیت( نیز برای جلوگیری از ناامنی در این حوزه، قواعدی همچون قاعدۀ «فراش» (نجفی/ 1365: 31/223؛ کلینی، 1401: 7/163)، «درأ» (طوسی، 1365: 10/26؛ نجفی، 1365: 41/482) و مانند آن طراحی شده است، اما آنگاه که کسی با تهمت و افترا حیثیت دیگران را مخدوش کند، یا مرتکب جرم حیثیتی شود، با مجازاتی سخت، مانند تازیانه 1 و سختتر از آن، به رجم و سنگسار شدن، کیفر میشود.