خلاصة:
فایرستون اعا میکند که آیات جهاد تناقض دارند؛ زیرا روشهای مختلفی را پیشنهاد کردهاند. او با تکیه بر «نظریه تکاملی تدریجی جنگ» که خود از منظر عالمان مسلمان ترسیم کرده، بر این باور است که به رغم استفاده آنان از روایات اسباب نزول و نسخ، این روایات به علت ناسازگاری، امکان بازسازی ترتیب زمانی آیات را ندارند و در اثر تناقض بین آیات، دو گروه صلحطلب و جنگطلب با تمسک به یک دسته آیات در جامعه نبوی به وجود آمدند. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و تکیه بر سیاق و تاریخ سامان یافته و این نتایج به دست آمده است: با اعتقاد به نظریه سیر تکاملی آیات جهاد و نیز بدون اعتقاد بدان، آیات جهاد با یکدیگر تنها تعارض ظاهری دارند که از طریق جمع عرفی قابل حل است و نیز مستند گروهها آیات نبوده و عدم اتفاقنظر مفسران در تفسیر آیات، دلیلی بر اثبات تناقض در آنها نخواهد بود.