خلاصة:
فلسفه جز کلمه چیزی برای بیان مفاهیم خود در دست ندارد. هرگونه آسانگیری و بی دقتی و بی اعتنایی به تفاوتها و تمایزهای مفهومی کلمات به آشفتگی و پریشانی در فهم اندیشه ها می انجامد. از همین رو، در فلسفه، زبان و اصطلاحات و دقت در انتخاب کلمات برای بیان مفاهیم اهمیتی اساسی دارد. نقل و نقد نمونه ای از این پریشانی و آشفتگی در کار ترجمه و نیز در کار تفسیر و تاویل نخستین مقصود این مقاله است. «عقل» و «خرد» دو معادلی است که داریوش آشوری در ترجمه ممتاز و پرخواننده خود از چنین گفت زرتشت به ترتیب برای دو واژه آلمانی “Vernunft” (انگلیسی: “reason”) و “Weisheit” (انگلیسی: “wisdom”) به کار برده است. این دو معادل گرچه فی نفسه برای هریک از این دو اصطلاح درست است، از آنجا که مترجم در ترجمه خود گاهی این دو را به جای یکدیگر به کار برده است، به واسطه ترادفی که این دو واژه در زبان فارسی دارند، کلمه “Vernunft” نیز گاهی به «خرد» (“Weisheit”) ترجمه شده است و در نتیجه، با از میان رفتن تمایز مفهومی میان «عقل» و «خرد»، سوء تفاهمی بنیادی در فهم اندیشه نیچه پدید آمده است. اما کار به همین جا پایان نمی یابد. در موارد دیگری، علاوه بر «خرد»، معادلهایی دیگر برای “Weisheit” در فارسی اختیار شده است: «فرزانگی»، «حکمت»، «خردمندی». برای کلمه آلمانی “Klug” نیز گاهی از معادل «فرزانه» استفاده شده است، و گاهی از معادل «زیرک» و .... این ترجمه های گوناگون برای کلمه ای واحد در متن آلمانی، و نیز ترجمه های انگلیسی، به فهم این «مفهوم» سخت آسیب رسانده است. از همین رو، برای کسی که بخواهد بر اساس این ترجمه فارسی به پژوهشی مفهومی در آثار نیچه دست یازد، آشفتگی بسیار در متن موجود است. بنابراین، اصل رجوع به متن اصلی و مطالعه انتقادی در اینجا باز ضرورت خود را نشان می دهد. خانم نوشین شاهنده، نویسنده زن در تفکر نیچه (قصیده سرا - روشنگران، ۱۳۸۲؛ پایان نامه کارشناسی ارشد ۱۳۸۱)، با استفاده غیرانتقادی از ترجمه آشوری و بی توجهی به منبع اصلی، و همچنین نداشتن روش شناسی از پیش اندیشیده و معیار برای مطالعه متن و تاویل و تفسیر آن، در فصلی از کتاب خود، در شرح تشبیه «خرد» به «زن» در فلسفه نیچه، مرتکب اشتباهی بزرگ در داوری درباره معنا و اهمیت و ارتباط این دو مفهوم در اندیشه او شده است. روشن کردن رابطه «عقل» و «خرد» و مقصود نیچه از تشبیه «خرد» به «زن» دومین مقصود این مقاله است. من، در این پژوهش، با پیروی از سنت علمای مسیحی کتاب مقدس از دو قاعده «نقد فروتر» و «نقد برتر» در بازیابی «متن اصلی» و نیز «فهم متن» و «تاویل و تفسیر» آن پیروی می کنم.
ملخص الجهاز:
"همة اینها را چگونه می باید معنا کرد؟ و البته مگر می توان همة اینها را با توجه به آنچه فقط در چنین گفت زرتشت آمده است معنـا کـرد؟ ایـن تحقیـق درازدامـن در خصوص معنای «عقل » و «حکمت » در اندیشة نیچه را به جایی دیگر موکول می کنیم و اکنون سعی می کنیم ابتدا از یافته های خود برای ترجمة متـن فارسـی نیچـه و نظریـه ای برای ترجمة آثار فلسفی و سپس نقد زن در تفکر نیچه و سپس پیشنهاد تأویـل ممکنـی برای تشبیه «حکمت » به «زن »، و نه «زن » به «حکمت »، در نوشتة نیچه استفاده کنیم .
بنابراین ، اینکـه نیچـه مـی گویـد «حکمت » زن است در وهلة نخست هـیچ چیـز شـگفت آوری بـرای یـک آلمـانی زبـان نیست ، اما آیا خصوصیاتی که او برای زنان می شـمارد، اینکـه دلیـران و سـخره گـران و پرخاشجویان را دوست دارند، آیا می تواند واقعیاتی در خصوص زنان باشد یا اینکه آنها را بتوان خصلتی نیکو برای آنان دانست ؟ خصایلی که آنان را از زنان متکی و وابسته بـه مردان دور کند و زن عصر نو یا مدرن را نمایندگی کند؟ واقعیت این است که زنـی کـه نیچه در اینجا دارد قهرمان مطلوب او را بر می شمارد همـان زن قـرن نـوزدهمی عصـر امپراتوری های نظامی و ضیافتهای دربـاری اسـت کـه مـردان شمشـیر بـه کمربسـته بـا سردوشی های طلایی و لباسهای رنگین را دوست می داشت ، و ما آنهـا را در داسـتانها و رمانهای آن قرن به خاطر می آوریم ."