خلاصة:
اساس دیپلماسی چه سنتی و چه عمومی (نوین) مبتنی بر قدرت است. البته در دیپلماسی سنتی قدرت سخت افزاری (نظامی و اقتصادی) و در دیپلماسی عمومی قدرت نرم افزاری وجه غالب را داراست. دیپلماسی هر چند یکی از ابعاد مهم قدرت یک کشور در عرصه سیاست خارجی می باشد اما ذاتا محتوایی ندارد و بیشتر ابزار بهره مندی از قدرت تلقی می شود. از این رو دیپلماسی عمومی به معنی هنر چینش و بهره مندی از عناصر قدرت نرم کشور به وسیله بازیگران دولتی و غیر دولتی به منظور تاثیر گذاری و اقناع مخاطبین دولتی و غیر دولتی خارجی می باشد. با رجوع به بیانات مقام معظم رهبری مشاهده می شود که تاکید و اولویت معظم له در سه زمینه یعنی مرجع، ماهیت و مخاطب دیپلماسی چه در وجه ایجابی آن به معنای اقداماتی که باید از جانب نهادهای مردمی و دولتی داخلی انجام شود و چه در وجه سلبی آن یعنی مقاومت در مقابل اقدامات مخربی که از جانب دشمن صورت می پذیرد بر عناصر قدرت نرم می باشد که مبنای عمل در دیپلماسی عمومی است. در راستای امتداد تاثیرگذاری دیپلماسی عمومی، اوج تجلی باور مقام رهبری بر اهمیت دیپلماسی عمومی در نامه ایشان به جوانان غربی در سال ۱۳۹۳ پس از وقایع فرانسه و پر رنگ تر شدن پروژه اسلام هراسی از جانب قدرت های غربی بوده است. بنابراین سوال پژوهش عبارت از این است که «بر اساس اندیشه های مقام معظم رهبری، دیپلماسی عمومی در وهله اول چه مخاطبان و اهدافی دارد و چگونه می توان آن را تقویت نمود؟» می توان این فرضیه را مطرح نمود که مخاطبان در مراتبی با تقدم و تاخر دسته بندی می شوند، مسلمانان منطقه در مرتبه اول و مخاطب عام غربی در مرتبه نهایی؛ و هدف دیپلماسی عمومی ترویج تجدیدنظرطلبی (گفتمان انقلابی) در میان ملت هاست و در تقویت آن علاوه بر داشتن طرحی مشخص باید از برنامه ریزی مناسب، بهره گیری از رسانه ها، هنر و راهبرد آموزشی بهره گرفت.
ملخص الجهاز:
"بنابراین سؤال پژوهش عبارت از این است که «بر اساس اندیشههای مقام معظم رهبری، دیپلماسی عمومی در وهلۀ اول چه مخاطبان و اهدافی دارد و چگونه میتوان آن را تقویت نمود؟» میتوان این فرضیه را مطرح نمود که مخاطبان در مراتبی با تقدم و تأخر دستهبندی میشوند، مسلمانان منطقه در مرتبۀ اول و مخاطب عام غربی در مرتبۀ نهایی؛ و هدف دیپلماسی عمومی ترویج تجدیدنظرطلبی (گفتمان انقلابی) در میان ملتهاست و در تقویت آن علاوه بر داشتن طرحی مشخص باید از برنامهریزی مناسب، بهرهگیری از رسانهها، هنر و راهبرد آموزشی بهره گرفت .
بنابراین سؤال پژوهش عبارت از این است که «بر اساس اندیشههای مقام معظم رهبری، دیپلماسی عمومی در وهلۀ اول چه مخاطبان و اهدافی دارد و چگونه میتوان آن را تقویت نمود؟» این پرسش ماهیتی بنیادی و کاربردی دارد و بر اساس مطالعات اولیه، میتوان این فرضیه را مطرح نمود که مخاطبان در مراتبی با تقدم و تأخر دستهبندی میشوند، مسلمانان منطقه در مرتبۀ اول و مخاطب عام غربی در مرتبۀ نهایی؛ هدف دیپلماسی عمومی ترویج تجدیدنظرطلبی (گفتمان انقلابی) در میان ملتهاست و در تقویت آن علاوه بر داشتن طرحی مشخص باید از برنامهریزی مناسب، بهرهگیری از رسانهها، هنر و راهبرد آموزشی بهره گرفت.
نیز دو وجه داخلی و خارجی دارد؛ وجه داخلی آن با مفهوم «تهاجم فرهنگی» شناخته میشود که با هدف تغییر باورها و سبک زندگی مردم ایران صورت میگیرد و به عبارت دیگر این عمل، همان دیپلماسی عمومی آمریکا در قبال ملت ایران است که میکوشد افکار ملت ایران را در راستای اهداف خود جهتدهی کند و به ارزشهای خود جذب نماید."